stable (صفت)
پایدار، پایا، محکم، ثابت، پا بر جا، استوار، باثبات، مداوم
firm (صفت)
پایدار، سفت، سخت، محکم، ثابت، پا بر جا، استوار، متین، راسخ، مستحکم، پرصلابت
solid (صفت)
سفت، خالص، یک پارچه، سخت، محکم، بسته، قوی، نیرومند، استوار، قابل اطمینان، جامد، توپر، مستحکم، منجمد، حجمی، سه بعدی، ز جسم
dense (صفت)
سفت، متراکم، محکم، انبوه، احمق، غلیظ، پر پشت، چگال، خنگ، متکاثف
compact (صفت)
متراکم، محکم، بهم پیوسته، غلیظ، جمع و جور
compressed (صفت)
متراکم، محکم، فشرده
adamantine (صفت)
سخت و درخشان، سخت، محکم
tough (صفت)
سفت، سخت، محکم، شق، دشوار، بادوام، خشن، زمخت، شدید، سر سخت، با اسطقس، پی مانند
strict (صفت)
سخت، محکم، سخت گیر، موکد، محض، اکید
sturdy (صفت)
درشت، محکم، تنومند، ستبر، شکیبا، قوی هیکل، خوش بنیه
strong (صفت)
فراوان، سخت، محکم، فربه، قوی، پر زور، نیرومند، پر مایه، مستحکم، پرصلابت، خوش بنیه، مقتدر، پر نیرو
tight (صفت)
خسیس، سفت، محکم، مقید، کیپ، تنگ، لول، کساد، ضیق
tenacious (صفت)
سفت، محکم، چسبنده، سر سخت، استوار، مستحکم
steel (صفت)
محکم، استوار
secure (صفت)
محکم، مطمئن، امن، بی خطر، استوار، محفوظ، ایمن، در امان
stout (صفت)
سخت، محکم، شق، تنومند، ستبر، ضخیم، نیرومند، چاق و چله، تومند، با اسطقس، قوی بنیه
frozen (صفت)
محکم، بسته، سرمازده، یخ زده، منجمد یا یخ زده، بی حرکت، بدون ترقی، غیر قابل پرداخت تاانقضا مدت
substantial (صفت)
محکم، با وقار، مهم، ذاتی، اساسی، جسمی، قابل توجه
buff (صفت)
محکم، از چرم گاومیش، زردنخودی
steady (صفت)
محکم، پر پشت، ثابت، پی در پی، استوار، مداوم، متین، یک نواخت
well-set (صفت)
محکم، کیپ، جمع و جور
meaty (صفت)
محکم، اساسی، گوشتی، گوشت دار، پرگوشت، مغز دار
pukka (صفت)
خوب، محکم، بادوام، تمام عیار
pucka (صفت)
خوب، محکم، بادوام، تمام عیار
two-handed (صفت)
محکم، قوی، استوار، دارای دو دست
firmly (قید)
محکم
tightly (قید)
محکم
stoutly (قید)
محکم