محمل

/mahmel/

    camel-litter

مترادف ها

litter (اسم)
زایمان، تخت روان، اشغال، کجاوه، محمل، ریخته و پاشیده، اشغال پاشیدن

پیشنهاد کاربران

محمل معنایش عماری میشه در جدول ارمان عابد رشت
به صورت عامیانه معنی در برخی متون معنی "بستر" می تواند داشته باشد.
محمل قانونی ندارد : قانونی نیست ، نمی توان آنرا حمل بر قانون کرد، غیر قانونی است
محمل بربستن ؛ بستن و نصب کردن کجاوه بر پشت شتر و جز آن :
مرا در منزل جانان چه امن و عیش چون هر دم
جرس فریاد می دارد که بربندید محملها.
حافظ.
اتاقکی چوبی بر روی [معمولا] شتر که سرنشین درون آن می نشست و دلیل آن جلوگیری از تزاحم نور آفتاب برای سرنشین بود
به عربی /هودج/
محمل: کجاوه، تخت که روان است
سیه مست جنونم، وادی و منزل نمی دانم
کنار دشت را از دامن محمل نمی دانم. صائب تبریزی
کسانی که معنی کرده بودند از نظر بنده معانیشان در اینجا کار بردی ندارد
در زبان و گفتار سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین، به � پوشش� گفته میشود. کتاب قدرت و دیگرهیچ
اتاقکی که در قدیم شتر سواران ان را روی شتر می بستن تا سایه بانی ومحافظی باشد برای سر نشین
محمل واژه ی عربی هست . محمل برریتم مفعل هست . و
ریشه ان "ح"م"ل" هست . یعنی جایی یا محلی که در ان چیزی
یا کسی را حمل بکنن . برا همین در زبان عربی اسم مکان هست .
وچون حمل کردن چیزی یا کسی در زمان مشخصی رخ میده .
براهمین در عربی اسم زمان نیز هست . جمع:محامل بر ریتم
مفاعل؛
مهمل: کلام بیهوده و بی معنی
محمل: کجاوه ای ( اتاقکی چوبی شکل ) که بر روی شتر می بندند
دلیل
وجاهت
سخن بی پایه و اساس - دور از واقعیت
ماده بین سلولی که سلول ها در آن قرار می گیرند همانند غضروف و بافت پیوندی. محمل استخوانی نیز ماده بین سلولی است که نمک های استخوانی در آن رسوب می کنند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)