محمد

/mohammad/

    muhammad
    mohammed
    praised or praiseworthy
    mohammad
    [o.s] praised or praiseworthy

پیشنهاد کاربران

محمّد بن عبداللّه ( حدود ۵۵۰ تا ۵۷۰ – ۶۳۲ یا بعد از ۶۳۴ میلادی ) بنیان گذار و پیامبر اسلام است. مسلمانان او را آخرین پیامبر در سلسلهٔ پیامبران الهی و تحویل دهندهٔ قرآن می دانند.
منابع تاریخی برای بازسازی سرگذشت محمّد، قرآن، یافته های باستانی، منابع غیراسلامی معاصر او و روایات اسلامی هستند. جزئیات قابل اطمینان زندگی او بسیار کم هستند؛ در روایات اسلامی مثل احادیث، به طور مفصل به زندگی اش پرداخته شده اما برخی از محققان، به این علت که روایات اسلامی قرن ها بعد از محمّد نوشته شده اند، آن ها را فاقد ارزش تاریخی می دانند. تاریخ تولد محمّد مشخص نیست؛ او در بازه ای میان ۵۵۰ تا ۵۷۰ میلادی متولد شده است. از طفولیت و اوایل بزرگسالی اش نیز تقریباً اطلاعاتی وجود ندارد و تنها با نخستین آیات قرآن وارد تاریخ شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

در سوره هایی که فرض می شود نخستین باشند، محمّد به اهل مکّه هشدار نزدیکی آخرالزمان، پایان جهان و عذاب الهی می دهد اما آن ها پیامش را نمی پذیرند و تقاضا می کنند این عذاب را بر ایشان نازل کند. محمّد که موفقیتی حاصل نکرده، با پیروانش به یثرب ( مدینه ) هجرت و آن جا امت خود — که در آغاز شامل یهودیان و مسیحیان هم می شده — را تأسیس می کند. در مدینه، محمّد پیروانش را به جهاد علیه مکیان می خواند و پس از چند نبرد، موفق به فتح مکّه می شود. در سوره های مدنی، هشدارهای آخرالزمانی کاهش یافته اند، اما احادیثی مثل «حدیث دو انگشت» نشان می دهند محمّد کماکان در انتظار پایان جهان بوده است. از اقدامات محمّد در سال های پایانی عمر، تدارک حمله به سرزمین مقدّس بوده؛ منابع غیراسلامی هم عصر او چنین می نمایانند که محمّد شخصاً مهاجمان را رهبری کرده است، هر چند منابع اسلامی سعی در کم رنگ کردن نقش او در این جنگ داشته اند. محمّد حدود ده سال پس از هجرت، در سال ۶۳۲ یا بعد از سال ۶۳۴ میلادی درگذشت.
محمّد در بستری تاریخی زیست که در آن انتظارات آخرالزمانی وجود داشت و مسیحیان، زرتشتیان و یهودیان آن دوره تصور می کردند پایان جهان به زودی می رسد. محمّد و جنبش دینی او نیز از بستر تاریخی خود جدا نبوده اند؛ هشدارِ نزدیکی یا حتی آغاز شدن آخرالزمان، بخش بزرگی از محتوای قرآن و احادیثِ قدیمی محمّد را تشکیل می دهد و منابع غیراسلامی معاصر او به وجههٔ آخرالزمانی جنبش محمّد گواهی داده اند. نتیجتاً، برخی دانشوران محمّد را یک «واعظ آخرالزمانی» و اسلام نخستین را جنبشی با محوریت سرزمین مقدّس و اورشلیم محسوب کنند. در مقابل، گروهی از پژوهشگران او را مصلحی عمل گرا می دانند که از هشدارهای آخرالزمانی به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرده است.

محمدمحمدمحمدمحمدمحمدمحمد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/محمد
ستوده شده ، ستایش شده
پارکِلِیت معرب آن => فارقلیط
نامی است یونانی ( پاراکلتوس )
همان نام عبری مناهم که مترادف با احمد است
یعنی بسیار ستوده شده
که نام پیامبر اسلام در کتب آسمانی پیشین است
واژه محمد
معادل ابجد 92
تعداد حروف 4
تلفظ mohammad
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( مُ حَ مَّ ) [ ع . ] ( اِمف . )
آواشناسی mohammad
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
بهترین خلق. [ ب ِ ت َ ن ِ خ َ ] ( اِخ ) کنایه از حضرت رسالت مآب صلی اﷲ علیه و آله و سلم. ( آنندراج ) . حضرت پیغمبر، خاتم النبیین صلی اﷲ علیه و آله. ( ناظم الاطباء ) .
محمد : ( پسرانه ) محمد در لغت از واژه � حمد� بخاطر کثرت حمد و ستایش خداوند است. محمد آخرین فرستاده خدا، نام پیامبر گرامی اسلام ( ص ) است که خُلق عظیم آفرینش و جمیع انبیاء و اولیاء در او جمع شده است. ستوده . بسیار تحسین شده .
نور مبین ؛ اشاره به سرور کاینات صلوة اﷲ علیه و آله است. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) . مراد پیغامبر اسلام است.
نور پسین ؛ کنایه از حضرت پیغمبر اسلام که خاتم پیغمبران بود. ( انجمن آرا ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) .
بشارت عیسی ؛ کنایه از حضرت رسول صلی اﷲ علیه و آله و سلم. ( از انجمن آرا ) .
🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

نام پیامبر اکرم
اسم پیامبر اکرم ( ص ) شب بعثت که حضرت محمد به پیامبری انتخاب میشود و نورانی ترین شب است که در غار حراء به پیامبری انتخاب شد و اولین آیه ای که بر پیامبر نازل شد بخوان به نام پروردگارت که انسان را آفرید
...
[مشاهده متن کامل]
سوری علق آیه ی یک و چیزی که در اقامه و اذان گفته میشود: اشهدان محمد رسول الله حضرت محمد به چه لقبی در بین مردم مشهور بود: با لقب ( ( امین ) ) در بین مردم مشهور بود فرشته ای که برای حضرت محمد پیام وحی را آورد: جبرأیل بود و اولین زن و مردی که به حضرت محمد ایمان آوردند: حضرت خدیجه_حضرت علی و آخرین پیامبر و دین کتاب الٰهی: حضرت محمد_اسلام_قرآن

محمد به معنای تحسین شده، ستوده شده
مترادف
افتخار میکنم به این که اسمم محمد هست
شاه گویندگان . [ هَِ ی َ دِ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فرد ممتاز در سخن گویی و تکلم . || ( اِخ ) اشاره بحضرت رسالت پناه صلوات اﷲ علیه و آله است . ( از برهان قاطع ) : چنین گفت آن شاه گویندگان که یابندگانند جویندگان . نظامی .
یعنی به بزرگی
امی صاحب کلام . [ اُم ْ می ِ ح ِ ک َ ] ( اِخ ) کنایه از پیغمبر اسلام ( ص ) است . ( از انجمن آرا ) .
نامی است عربی از ریشه حمد به معنای ستایش کردن میاد و معنی اش میشه :
۱. ستوده و ستایش شده
۲. قابل سایش و حمد - ستودنی
به زبان ساده محمد کسی/چیزی است که ارزش اینو داره که نکات مثبتش را بر زبان آورد و گفت
...
[مشاهده متن کامل]

ستایش کردن یعنی چیزای خوبی را راجع به چیزی یا کسی را بر روی کاغذ یا زبان آوردن
Praiseworthy, praised, commendable, Glorified

شاه پیغمبران . [ هَِ پ َ / پ ِ غ َ ب َ ] ( اِخ ) منظور حضرت محمد پیامبر اسلام است : شاه پیغمبران به تیغ و بتاج تیغ او شرع و تاج او معراج . نظامی .
سلام
بگو
همای بیضه ٔ دین . [ هَُ ی ِ ب َ / ب ِ ض َ / ض ِ ی ِ ] ( اِخ ) کنایه از سرورکائنات محمد مصطفی صلوات اﷲعلیه وآله است . ( برهان ) .
محمد : کسی که صفات نیکو بسیار دارد ، ستوده بسیار تحسین شده .
محمد : ستوده شده، نام پیامبراسلام ( ص ) ، نام سوره ای در قرآن کریم
سلام شما نمی تونید که وارد تلگرام و یا تنظیمات تلگرام را تغییر بدید خوب وارد کانال ما بشید لینک کنال
دوست عزیز عربی در زبان ابراهیم خلیل تکلم میشده
ابراهیم خلیل سامی بوده
دقت کنید عبرانی یا عبری از عابر یعنی گذر از عربی هست
آدم و حوا عربیند و تمام اسم پیامبران
زبان فارسی خودش از زبان های دیگر ساخته شده
...
[مشاهده متن کامل]

چه بسا که زبان قدیمی این منطقه که وجود دارد آثارش برا بودایی ها هست
دقت کرده باشید آیین بودا در کل آسیا پخش بوده
یعنی همع زبان ها ریشه مشترک دارند فقط کافیه دقت کنید

محمد کلمه ایی عربی است که بر پیامبر اکرم صلی الله می باشد
محمد و از فعل باب تفعیل امده که مضارع ان یفعل ( ع این کلمه تشدید دارد ) و به دلیل اینکه باب تفعیل ثلاثی مزید است فاعل و مفعول ان که بر خلاف ثلاثی مجرد که بر وزن فاعل و مفعول . اسم فاعل و اسم مفعول ساخته میشود و در صیغه مضارع ثلاثی مزید اسم فاعل و مفعول به صورت زیر ساخته میشود
...
[مشاهده متن کامل]

1: حرف مضارعه یعنی همان حروف اتین را از فعل مضارع ثلاثی مزید حذف میکنیم
2 :یک میم به جای حروف مضارعه یا اتین قرار میدهیم ومیم را ضمه می دهیم
3: عین الفعل یا از حروف اصلی کلمه دومی یا وسطی فعل ( مانند : اکرم که حروف اصلی ان ک رم است دومی یا وسطی حروف اصلی مان. . . ر . . . . میشود ) را اگر بخواهیم اسم فاعل درست کنیم از افعال ثلاثی مزید کسره میدهیم و اگر بخواهیم اسم مفعول درست کنیم فتحه میدهیم
د ر ساخت اسم فاعل و اسم مفعول نوع ساخت ان در ثلاثی مجرد با ثلاثی مزید فرق می کند
پس در نتیجه محمد به دلیل اینکه م ان ( که عین الفعل یا حروف دوم یا وسطی از حروف اصلی کلمه است ) فتحه دارد پس اسم مفعول بر اسال توضیح بالا میشود
و معنی محمد : ستایش شده یا ستوده شده یا . . . . . است

ستوده شده٬ تحسین شده
نام پیامبر دین اسلام
نام پیامبر ( ص ) نیکوکار بخشنده و مهربان
بحث بسیار جالبی در گرفت برای ریشه فارسی واژه محمد که جناب آرشا گرگین فرمودند و محمد آقا مخالف بودند. . . در اینکه واژگان فارسی در زبان عربی حتی قبل از اسلام وارد شدند که تقریبا شکی نیست مثلا وازه مسجد
...
[مشاهده متن کامل]
ریشه در کلمه مزگوت به معنب محل خدا ( مزدا ) دارد و بصورت ریشه سه حرفی سجد به معنی برخاک افتادن هم تبدیل شده. . . عربی ریشه سامی دارد و هم خانواده با زبانهای عبری و آرامی است. یعنی کلا زبان ادیان ابراهیمی اما از زبان لاتین ، زبانهای شمال آفریقا و البته زبان پارسی و پهلوی هم وام گرفته است. . . . چرا که نه؟ با هم همسایه بودند و داد و ستد داشتند. . مثلا یکی را که خودم پیدا کرده ام می گویم ریشه کلمه فلوس در عربی شاید همان جمع فلس به معنی پولک باشد . . . که با پول هم ارتباط دارد. . . هنوز شمالی ها به پولک های ماهی می گویند فلس ماهی. . . .

محمد هیچ وقت کهنه نمیشه و همیشه تازه است و اسم پیامبر بزرگوار اسلام و بهترین اسم جهان است
بنظرم هدایت کننده هست، خیلی هم خوشحالم اسم پسرم محمد است. البته نظرکرده خودپیامبر ( ص ) , هست . خود آقا بهم بخشیده، انشاءالله همه عاقبت بخیربشیم. وبا انتخاب نام نیکو برای فرزندانمان فردای قیامت شرمنده ائمه نشویم.
محمد یک اسم عربی و فقط اسم پیامبر آورنده دین اسلام بوده و معنیش هم ستایش شده ستوده شده نیست چون حمد و ستایش فقط مخصوص الله و خداست و ستایش شده و ستوده فقط خداست نه انسانها این در خود قرآن سوره حمد یا فاتحه آمده
مُحَمَّد
دَر باره یِ جُستارِ نامِ پَیامبَرِ اِسلام مَهمَد ( دُ: دُرودِ خُداوَند بَر او باد ) ، مُحَمَّد ( ص ) ، نِگَرِ دوستان را به نَسکِ سَروَر فاروق صَفی زاده با نامِ : نَظَریه ای دَر بابِ تَبارِ ایرانیِ پَیامبَرِ مُکَرَمِ اِسلام ( ص ) [ نَشرَنده ( ناشِر ) : ایران جام ]بَرمی کِشانَم ( جَلب می کُنَم ) .
...
[مشاهده متن کامل]

هدایت شده
- رسول حجاز ؛ مراد حضرت محمد ( ص ) است. ( یادداشت مؤلف ) :
ترا هست محشر رسول حجاز
دهندت به پول چنیود جواز.
عنصری.
- رسول حق ؛ پیغمبر خدا. کنایه از حضرت محمد ( ص ) . ( یادداشت مؤلف ) :
...
[مشاهده متن کامل]

قول رسول حق چو درختی است بارور
برگش ترا که گاو تویی و ثمر مرا.
ناصرخسرو.
- رسول خدا ؛ آن حضرت صلی اﷲ علیه و آله. ( ناظم الاطباء ) . کنایه از حضرت محمد ( ص ) . آن حضرت صلی اﷲ علیه و آله. ( ناظم الاطباء ) :
چهارم علی بود جفت بتول
که او را ستاید بخوبی رسول.
فردوسی.
دین خدای ملک رسول است و خلق پاک
امروز بندگان رسولند و رعیتش.
ناصرخسرو.
گویید که تو حجت فرزند رسولی
زین درد همه سال به رنجید و بلایید.
ناصرخسرو.
رسول کو و مهاجر کجا و کو انصار
کجا صحابه ٔ اخیار و تابع اخیر.
ناصرخسرو.
و خدیجه سیده ٔ زنان عالم بود رسول را همه ٔ فرزندان از خدیجه بود. ( قصص الانبیاء ص 216 ) .
ای از عروس نه فلک اندر کمال بیش
وز نه زن رسول به ده نوع یادگار.
خاقانی.
شنیدم که طی در زمان رسول
نکردند منشور ایران قبول.
خاقانی.
همی گفت گریان بر احوال طی
بسمع رسول آمد آواز وی.
سعدی ( بوستان ) .

محمد نامی سامی که در کتاب سرود سلیمان فصل 5 آیه 16 نام ش آمده
و تلفظ عبرانی آن مَخمَد میباشد. ( مثل شهر حاماس که یهودی ها خاماس میگویدند یا هخامنشی که عبرانی است و خاخامنشی است )
و در عربی ریشه از حمد دارد
...
[مشاهده متن کامل]

در عبرانی به معنای روشن شده است
מוחמד = محمد
اگر دقت کنید نوشته عبرانی و عربی خیلی از نظر ظاهر در این اسم شبیه هستند. ( عبرانی هم از راست به چپ خوانده میشود )
این کلمه ربطی به زبان دری ( فارسی ) ندارد.
پاراکلیتوس این کلمه کاملا یونانی است و معرب آن فارقلیط.
اگر پاراکلیتوس را پریکلیتوس بنویسیم معادل عربی آن "محمد" میشود
حَمَّدَ - یُحَمِّدُ - حَمِّد - تَحمید - مُحَمِّد - مُحَمَّد
که در اناجیل هم بهش اشاره شده.
که ربطی هم به روح القدس نداره
https://fa. shafaqna. com/news/73301
در نسخه اصلی انحیل که به زبان عبری بوده, مَخمَد نوشته شده
که وقتی به یونانی نوشته شد اسم ها رو هم ترجمه کردند! ( کار احمقانه ای )
مخمد ( محمد ) = پریکلیتوس
یشوع ( عیسی ) = ایسو
مشیخ ( مسیح ) = کریستوس
کریستوس به انگلیسی میشه christ
موشه ( موسی ) = موزز
ماریام ( مریم ) = مری
اهغون ( هارون ) = اِرون
شمعون = سایمون
این اسم ها ربطی به دری ( فارسی ) یا پهلوی ندارند!
هیچ ربطی!
مطالعه بفرمایید!
مطالعه!

چنانچه آرشا گرگین گرامی در پژوهش پیش گفته یادآوری می کندچون زبان اَربی در بُرشگاهی ( مقطعی ) زبان نیمه جهانی شد مانند انگلیسی که از لاتین واژه وام گرفت زبان اربی هم از زبان های شهریگری های ( تمدن های )
...
[مشاهده متن کامل]
پیش از خود مانند پارسی ، یونانی ، لاتینی ، سریانی ، قبطی ، بابلی ، آرامی ، عبری . . . وام گرفت و دستور زبانان نویسان بسیاری مانند سیبویه پارسی دستور زبان اربی نوشته و ترانویسانی ( مترجمینی ) مانند روزبه و دیگران برای ترانویسی واژه های فراوانی را که اربی نداشت از زبان های خود به درون اربی آوردند. و همچنین باید افزود که زبان های عبری ، سریانی و . . . . نیز از زبان پارسی آن روزگار بسیار وام گرفته اند . و این جستار نیازمند پژوهش بیشتر زبان شناسان را دارد.

محمد نامی سامی که در کتاب سرود سلیمان فصل 5 آیه 16 نام ش آمده
و تلفظ عبرانی آن مَخمَد میباشد. ( مثل شهر حاماس که یهودی ها خاماس میگویدند یا هخامنشی که عبرانی است و خاخامنشی است )
و در عربی ریشه از حمد دارد
...
[مشاهده متن کامل]

در عبرانی به معنای روشن شده است
מוחמד = محمد
اگر دقت کنید نوشته عبرانی و عربی خیلی از نظر ظاهر در این اسم شبیه هستند. ( عبرانی هم از راست به چپ خوانده میشود )
این کلمه ربطی به زبان دری ( فارسی ) ندارد.

قطعا متن قرآن مقدس است و برابر با ترجمه نیست چون از زبان خداست، ولی همان خدا قادر است کتابی به همان ارزش به زبانی دیگر نازل کند و این کلام خداست که مقدس است، نه خود زبان. شما بر پایه چه منبعی میگید که ارزش معنوی کلمات به قدمت و همریشگی با کلمات دیگر آن زبانه؟ این فقط نظر شخصی شماست و نمیتونید اونرو به خدا نسبت بدید. با این طرز فکر اگر کتابی به زبان های اولیه نوشته شود حتما بسیار مقدس است، چون کلمات کمترین تغییر را دارند، و کتابی که امروز نوشته شود بی ارزش. زبان مانند انسان همیشه در حال تغییر است و کلمات ساده تر و روان تر میشوند و واژگان جدید به آن اضافه میشوند، چه عاملش یک عربزاده "اصیل" باشد و چه یک هندی "دیوانه".
...
[مشاهده متن کامل]

همانطور که پس از اسلام واژگان زیادی از عربی وارد زبان فارسی شد، زمانی هم فارسی به عنوان زبان یک تمدن نزدیک به عربستان بر عربی تاثیراتی داشته و هیچ کجای جهان پژوهش درباره ریشه کلمات منع نشده و به معنی برتر دانستن خود از نژاد های دیگه نیست. البته من برای سومین بار میگم که با حرف آقای آرشاگرگین درباره نام محمد موافق نیستم و ایشون فقط نظر خودشون رو گفتند.
از نظر شما انسانیت چیه؟ اینکه یک عده بگن فارسی لهجه سی و سوم عربیه و ما حتی حق پژوهش درباره ریشه کلماتمون رو نداشته باشیم چون عربی یک زبان مقدسه و وام واژه نداره؟
و اینکه درسته ما گونه های متفاوتی نیستیم و همه انسانیم ولی با زبان ها و نژاد ها و فرهنگ های مختلف. یک چینی و یک آمریکایی میتوانند با صلح و آرامش کنار هم زندگی کنند و هر کدام فرهنگ خود را داشته باشند و در موقع لزوم از آن دفاع کنند. این به معنای ستیز نیست یکی از ویژگی های خلقت است.
اى مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بی تردید خداوند داناى آگاه است. حجرات/۱۳
و از نشانه‏ هاى [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست قطعا در این [امر نیز] براى دانشوران نشانه‏ هایی است. روم/٢٢

بله. درست می فرمایید. ترجمه مساوی هست با متن اصلی. کلمات همیشه ارزش مند هستند. هر بار هم تغییر می کنن ارزشمندتر می شن حتی اگر بدست یک دیوانه تغییر پیدا کنند. تمام کتاب های آسمانی فارسی هستند. پروفسور آرشاگرگین گفته اند. طبق نظر این استاد بزرگ، جهان هرچه دارد از هویت ما دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

بله ما باید همیشه خودمان را از همه بالاتر ببریم. همه ی اقوام هم باید این کار را بکنند. همه مردم حق دارند که بگویند جهان متعلق به ما است. چه بهتر با هم ستیز کنند. چونکه همه اقوام برتر هستند باید جهان دست آنها باشد. ما قلمرو داریم باید با چنگ هایمان اونا رو روی درخت مشخص کنیم.
هر انسانی از هر قوم دیگر رو دید به چشم انسان نبینیم اونا ارزش ندارند ما ارزش داریم. غرور باید باشد. همه بی ارزشند ما ارزشمند. همه نادانند ما دانا. همه ناتوانند ما توانا.
راست می گین انسان کجاست که انسانیت باشه. بهتره همونی باشیم که هستیم.
راست می گین فرق داره. گونه های متفاوتی هستیم. باید برای حفظ بقایا و فرهنگ گونه مان بجنگیم. هر گونه ای باید این کار را انجام یدهد.

آقا محمد، اول اینکه در قسمت های شمالی کشور هند به زبان هندی صحبت میشود که هندو اروپایی است، ولی در قسمت های جنوبی این کشور به زبان های دراویدی صحبت میشود که یکی از آنها تامیل است . تامیل با ۵۰۰۰ سال سن جزو قدیمی ترین زبان هاییست که هنوز گویشور دارد ولی دراویدی است نه هندو اروپایی، یعنی هیچ ربطی به هیچ یک از زبان های ایرانی ندارد. به گفته کارشناسان منشا زبان های هندو اروپایی جایی در جنوب غربی روسیه و نزدیک به اروپاست.
...
[مشاهده متن کامل]

دوم اینکه مقدس بودن واژگان تنها به بار معنایی آنهاست و اینکه واژه عربی باشد یا فارسی و چقدر عمر کرده باشد تاثیری در ارزش آنها ندارد، خداوند هر قومی را با همان زبانی که گویش میکردند هدایت میکرد. ریشه شناسی واژگان عربی و پژوهش درباره آنها هم غصب کردن آنها نیست، بسیاری از کلمات فارسی در زمان ساسانی وارد عربی شدند و پس از اسلام با ریخت عربی به زبان ما برگشتند. البته من در مورد واژه محمد نظری ندارم و صحبتم کلی هست. نمونه: فردوس که از واژه فارسی پردیس گرفته شده و در قرآن نیز آمده است. اوستایی: Paridaeza
همانطور که گفتین در همه قوم ها نژاد پرستی وجود داره به این معنی که یک ملت خودش را برتر از بقیه بدونه، ولی هر فردی حق داره به هویت خودش افتخار کنه و از فرهنگش دفاع کنه. اینکه ما فکر کنیم زبان عربی پاک و مقدسه چیزی جز عرب پرستی نیست.

آقا محمد ناراحت نباش, بذار هر کس هر چه غم و غصه تو دلش داره بگه. حرف هایشان که چاپ نمی شه چون چارچوب نداره. بذار خودشونو اینجا خالی بکنن.
آقا امیر. درسته نه تنها زبان عربی بلکه تمامی زبان های جهان از هم دیگه کلمات و ساختار وام گرفته اند. اما اگر تحقیق کنید متوجه می شوید که زبان عربی دوتا است: زبان عربی مدرن و زبان عربی قرآن. این دو یکی نیست. واژه محمد کلمه ای سامی است. و من هم حالا در مورد ریشه کلمات تخصص زیادی ندارم. ولی توی ویکشنری که رفتم دقیقا یک واژه عبری می باشد. حالا این خوب نیست که غاصب کلمات کشورهای دیگه باشیم. مثلاً خود ما ایرانی ها دوست داشتیم که ترک ها بگن که مولانا متعلق به ترک ها است؟ خب باید احترامی باشه. خوب نیست که ما هم واژه هایی که به ما تعلق نداره به اسم خودمان بزنیم. هر کسی هرچه بگه که درست نیست دانشمندان چه میگن درسته. الآن من میگم محمد یک واژه عربی است که متعلق به زبان های سامی است. این جمله کجا نوشته؟ در یک منبع معتبر در ویکشنری و حتی کتاب های دیگه. واژه های قرآن ریشه ای سامی دارند. ولی زبان مدرن عربی قطعا با هزاران زبان دیگه مخلوط شده.
...
[مشاهده متن کامل]

در مورد سوال دیگه ی شما که میگید واژه فارسی در قرآن ننگ هست: طبق تحقیقی که انجام دادم قدیمی ترین زبان هندی اروپایی زبان تامیل هست که گفته 7000 سال قدمت داره. بدین منظور هرچه کلمه فارسی که در دست ما هست همه اش هندی می باشد. این کلمات هزاران بار تغییر پیدا کردند تا به دست ما ایرانی ها رسیدند. هر بار که کلمه عوض می شه ارزشش پایین تر میاد. حالا فرض کنید یک کلمه ای که از هند میلیون ها بار تغییر کرده و رسیده به قرآن دیگه چه ارزشی داره. خود ماها هم می دانیم عرب ها به شدت کلمات رو عوض می کنن و یه چیز دیگه ازش می سازن. خوب اگر چنین کلماتی که دیگه واقعاً فاقد ارزش هستند وارد قرآن بشند. به نظر شما ارزش خواندن را دارند. کلماتی که عرب ها از ایرانی ها گرفتند و هزاران بار اونارو تغییر دادند. مقدس بودن به ارزش بالای کلمات هستش. اگر کتاب پیامبر خدا زردشت را عرب ها آتش نمی زدند. و اگر تا به امروز می ماند می فهمیدیم که چه قدر با ارزش هست چونکه کلمات با ارزش بالای خودشان در کنار هم قرار گرفته بودند. کلمات اوستایی بدون دخالت دست عموم مردم بودند. در یک کلام کتاب زردشت به طور کامل مقدس بوده. حیف که دیگر هیچ اثری از آن باقی نمانده.
قرآن هم که به دست الله یا همان اهورامزدا به قلب پیامبرش محمد نازل شده نباید کلماتی باشد که به دست مردم عادی تحریف شده باشد. باید کلماتی باشد که کمترین تغییر را با زبان ریشه اش یا همان سامی داشته باشد. پس در قرآن نمی تواند فارسی 1400 سال پیش باشد چونکه فارسی به شدت با زبان باستان خود که اوستایی می باشد دستخوش تغییرات زیادی شده است.
در کتاب زردشت فقط یک زبان بود آن هم زبان اوستایی. در قرآن هم باید یک زبان باشد آن هم زبان عربی. ترشی مخلوط که نیست. کتاب های مقدس باید با یک زبان نوشته بشوند.
در مورد عرب پرستی: بله این یه موضوع رایجی هست که هر قومی خودش را برتر می داند و بقیه را مگس. حتما آمریکایی ها فکر می کنند که آلمانی ها یک گروه مگس هستند. ایران به عراق و عراق به ایران. فارس به ترک و ترک به فارس و. . . هم همین نظرها را دارند. ما انسان هستیم. اقوام دیگر مثل ما چشم و گوش و دهان دارند اگر اون ها که هرچه دارند ما هم داریم مورچه باشند پس ما هم حتماً مورچه هستیم. ( طبق استدلال های فلسفی ) . نمی دانم چه شده ولی هرچه که شده دیگر انسانیت نیست.

محمد سبحانی کاری به واژه محمد ندارم ولی این زبان عربی گویا در هزاران سال عمر خود یک واژه از زبان های دیگه وام نگرفته؟ فردوسی هدفش زنده نگه داشتن واژه های فارسی بود چه ربطی به قران داره؟ اینکه واژه فارسی تو قرآن باشه ننگ حساب میسه برا مسلمونا؟ شما دین رو با عرب پرستی اشتباه گرفتید.
آقای آرشاگرگین, تمام جهان می داند که محمد از واژه حمد میاد, خدا خیرتان بده میخواید نظریه هرچه پروفسورهایی که ده برابر شما سن کردند رو رد کنید, عجبا! همانطور که فردوسی میگه شاهنامه همه اش فارسی هست. الله
...
[مشاهده متن کامل]
هم می گوید ما قرآن را به زبان عربی گویا نازل کردیم. یعنی حتی یک کلمه فارسی نمی تواند در قرآن پیدا شود. واقعا عجبا!


نام پیامبر اسلام از واژگان کهن ایرانی است :
مَهمَد : مَه - مَد
مَه = بزرگ
مَد = اندیشه ، فکر ، پندار
همان گونه که نام سه اسل دین زرتشتیت به پهلوی :
پندار یا اندیشهء نیک : هو مَد
گفتار نیک : هو خُت ( واژه های خُطبه ، خَطیب ، مُخاطب ، خَطاب ، خَطابه . . . ریشهء ایرانی دارند )
...
[مشاهده متن کامل]

کردار نیک : هو کَرت
محمد = بزرگ اندیشه ، کلان فکر ، داری فکر بلند
دستور زبان نویسان اَرَب از وامواژه ها ریشه سه تایی و سه واتی ساختند ، نمونه های فراوانی دیده میشود :
مِحراب ( حَرَبَ ) ولی از مِهرآب ( نیایشگاه های مهرپرستان که کنار آب ساخته شده و سپستر مزگت ها و کلیساها روی آنها ساخته شدند.
مَسجِد ( سَجَدَ ) ولی از مَزکَد : مَز کوتاه شده اهورامَزدا و کَد = خانه است خود اَرَبیان جامِع می گویند.
خُروج ( خَرَجَ ) ولی خُ - روج : خُ یا اِخ یا خَ همان زُ یا اَز یا آز یا ex لاتین به مینهء به سوی بیرون و روج = از رَوَک که رَوَج یا روج شده از رَویدن و رَفتن گرفته شده در کُل به بیرون رفتن.
چون زبان اَربی در بُرشگاهی ( مقطعی ) زبان نیمه جهانی شد مانند انگلیسی که از لاتین واژه وام گرفت زبان اربی هم از زبان های شهریگری های ( تمدن های ) پیش از خود مانند پارسی ، یونانی ، لاتینی ، سریانی ، قبطی ، بابلی ، آرامی ، عبری . . . وام گرفت و دستور زبانان نویسان بسیاری مانند سیبویه پارسی دستور زبان اربی نوشته و ترانویسانی ( مترجمینی ) مانند روزبه و دیگران برای ترانویسی واژه های فراوانی را که اربی نداشت از زبان های خود به درون اربی آوردند.
تا کنون روی این جستار به گونهء فراگیر پژوهش نشده است.

با سلام . نام من نیز محمدحسین است . محمدحسین چون از ۲ نام تشکیل شده ؛ در نتیجه یعنی * پسندیده و نیکو * یا * ستوده ، پسندیده ، نیکو و . . . است .
💡
اسم زیبای محمد به معنای بسیار تحسین شده. اسمی با معنای خاص و بسیار زیبا
زنده باد
احسنت
زندگی پر عذاب، آخرش خوش شانس

روشنایی
زیبا
با حال
قشنگ
بد اخلاق
اما زیبا
چشم سیاه حتما
جذاب
علی یعنی شیر خدا. . . . . . واسم امیر المومنین بوده است

دلسوز و مهربان
محمد
دستور زبان نویسان اَرَب از وامواژه ها ریشه سه تایی و سه واتی ساختند ، نمونه های فراوانی دیده میشود :
مِحراب ( حَرَبَ ) ولی از مِهرآب ( نیایشگاه های مهرپرستان که کنار آب ساخته شده و سپستر مزگت ها و کلیساها روی آنها ساخته شدند.
...
[مشاهده متن کامل]

مَسجِد ( سَجَدَ ) ولی از مَزکَد : مَز کوتاه شده اهورامَزدا و کَد = خانه است خود اَرَبیان جامِع می گویند.
خُروج ( خَرَجَ ) ولی خُ - روج : خُ یا اِخ یا خَ همان زُ یا اَز یا آز یا ex لاتین به مینهء به سوی بیرون و روج = از رَوَک که رَوَج یا روج شده از رَویدن و رَفتن گرفته شده در کُل به بیرون رفتن.
چون زبان اَربی در بُرشگاهی ( مقطعی ) زبان نیمه جهانی شد مانند انگلیسی که از لاتین واژه وام گرفت زبان اربی هم از زبان های شهریگری های ( تمدن های ) پیش از خود مانند پارسی ، یونانی ، لاتینی ، سریانی ، قبطی ، بابلی ، آرامی ، عبری . . . وام گرفت و دستور زبانان نویسان بسیاری مانند سیبویه پارسی دستور زبان اربی نوشته و ترانویسانی ( مترجمینی ) مانند روزبه و دیگران برای ترانویسی واژه های فراوانی را که اربی نداشت از زبان های خود به درون اربی آوردند.
تا کنون روی این جستار به گونهء فراگیر پژوهش نشده است.

محمد ریشه اش از حمد می آید
به معنای ستوده شده حمد شد
پس سلام خدا بر روح پاکش درود آدمی بر قبر وخاکش
محمد
نام پیامبر اسلام از واژگان کهن ایرانی است :
مَهمَد : مَه - مَد
مَه = بزرگ
مَد = اندیشه ، فکر ، پندار
همان گونه که نام سه اسل دین زرتشتیت به پهلوی :
پندار یا اندیشهء نیک : هو مَد
...
[مشاهده متن کامل]

گفتار نیک : هو خُت ( واژه های خُطبه ، خَطیب ، مُخاطب ، خَطاب ، خَطابه . . . ریشهء ایرانی دارند )
کردار نیک : هو کَرت
محمد = بزرگ اندیشه ، کلان فکر ، داری فکر بلند

محمدحافظ:مردی که خطائل پسندیده دارد و نگهبان و حافظ و امین مردم است.
تحسین شده ازجانب خدا
یک اسم پسرانه یا مردانه و نام اخرین پیامبر خدا
آقای محمدعلی مغعول حمد محمود است و فاعل حمد حامد لطفا پیشنهادات اشتباه ندهید
خانم ملینا ساداتی محمد نام قرآن نیست نام قرآن فرقان است.
محمد یعنی ستوده بر وزین مُفَعَّل و از ریشه ح - م - د
لطفا کسی به بنده جمع سالم یا مکسر حرم را بفرماید.

محمد : ستایش شده
محمد به معنی قران کریم

ب نام الله
ب نام الله
الله: مفعول حمد است. ( معبود )
محمد: فاعل حمد است. ( عابد ) ، ایفا کننده حمد.
احمد: حمد را بهتر ب جا آوردن ( اشاره ب کامل تر بودن دین اسلام پس از مسیحیت دارد )
محمود: جایگاه مفعول در ازای ادای فعل حمد است، همان طور ک ب دستور الله فرشتگان بر آدم سجده کردند.
محمددر گویش شهرستان یزد مَمَّد و در گویش شهرستان بهاباد مُمَّد تلفظ می شود.
عبادت کننده☺
محمد راستگو وامانت دار مثل پیامبر خدا حضرت محمد
ستایش شده
مه مت، پسوند مت به چم اندیشه، همراه و یاری دهنده بکارمی رود
از این چه بهتر تو دنیا که اسم منو محمد گذاشتن . عشق هست محمد اونم متولد ماه فروردین که اسیر یک بهمنی شده دوسش داره اما. . . . چی بگم که. . . . . . اونم خدا یک دسته گل بهمون داده به نام مروا
آخرین پیامبر خدا، قرآن بر او نازل شد، پنجمین پیامبر الوالعزم
رنج کشیده؛ اما عاقبت بخیر
از پیامبر اسلام ( ص ) در وجه نام گذاری آن حضرت و اهل بیت ( ع ) چنین می خوانیم: �پس خداوند متعال، محمود و مورد ستایش است و من �محمد� هستم، و او على و بلند مقام است و این پسر عمویم �على� نامیده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]
خداوند فاطر و شکافنده و جداکننده حق از باطل و نور از ظلمت است و دخترم �فاطمه� قطع‏ کننده و جدا سازنده است. خداوند متعال صاحب خوبى و نیکویی ها و احسان است و فرزندم یکی �حسن� است و دیگرى �حسین� است�‏.

خلاصه پرسش
منظور از این که نام پیامبر ( ص ) در زمین محمد و در آسمانها احمد است چیست؟
پرسش
از عالمان و دانشمندان فراوانی شنیدم – چنان که در احادیث آمده - که اسم پیامبر اسلام ( ص ) در آسمان ها احمد و در زمین محمد ( ص ) است. فرق بین این دو مقام را به صورت تفصیلی و دقیق برایم بیان کنید. مقام محمود در میان این دو مقام ( احمد و محمد ) چیست؟
...
[مشاهده متن کامل]

پاسخ اجمالی
آن حضرت دارای دو بعد متفاوت زمینی و آسمانی یا به عبارت دیگر ظاهری و باطنی هستند که در هر بعد با نام خاصی نامیده شده اند که هردو از ریشه حمد مشتق شده است. از همین روی در روایات به این مطلب اشاره شده است که نام پیامبر اسلام در آسمان ها احمد و در زمین محمد ( ص ) است.
پاسخ تفصیلی
روایات متعددی در مجامع روایی هست به این مضمون که اسم پیامبر اسلام ( ص ) در آسمان ها احمد و در زمین محمد است[1]. همچنین نام آن حضرت در کتب پیشینیان هم طبق برخی روایات و آیات احمد ذکر شده است[2].
گذشته از برداشت ساده از این روایات که صرفا چندین نام برای پیامبر قائل است وقتی این روایات را در کنار برخی روایات دیگر قرار می دهیم که به سابق بودن خلقت نوری پیامبر بر همه مخلوقات اشاره دارد به این نتیجه می رسیم که آن حضرت دارای دو بعد متفاوت زمینی و آسمانی یا به عبارت دیگر ظاهری و باطنی هستند که در هر بعد با نام خاصی نامیده شده اند و هر بعدی احکام و ضوابط خاص به خود را دارد.
همچنانکه طبق روایات خداوند نام آن حضرت را از نام خود مشتق کرده و نور آن حضرت هم از نور خداست و همه عالم به برکت وجود آن حضرت خلق شده است. همچنین می دانیم که در مباحث فلسفی و عرفان نظری صادر اول و حقیقت محمدیه واسطه فیض برای خلقت کل عالم است که همان نورانیت باطنی آن حضرت می باشد.
بنابراین اگر عالم هستی را به طور کلی به دو عالم ارض و سماء تقسیم کنیم معنای اینکه پیامبر اسلام در آسمان ها احمد و در زمین محمد است اشاره به این مطلب دارد که آن حضرت با وجود ظاهری خود بر اهل زمین و با وجود باطنی خود بر اهل آسمان افاضه می کنند.
در این میان اصطلاح قرآنی دیگری که از همین ریشه حمد و احمد و محمد است اصطلاح مقام محمود است. ابتدا لازم به ذکر است که این مقام مختص پیامبر اسلام نیست بلکه ائمه و مومنان حقیقی نیز طبق روایات در این مقام قرار دارند یا رسیدن به این مقام را از خداوند در خواست می کنند.
مقام محمود به عنوان یک منزلت در سلوک الاهی که طبق آیات قرآن حاصل شب زنده داری است مقامی است که پیامبر اسلام در سیر تشریعی و دنیوی خود به آن رسید. هرچند در ذات نوری خود و در بعد باطنی و تکوینی خود دارای این مقام بود.
بنابراین در مقایسه بین نام ظاهری و باطنی آن حضرت که اشاره به بعد ظاهری و باطنی شان دارد، رسیدن به مقام محمود - که در قرآن به پیامبر وعده داده شده است - به این حقیقت اشاره دارد که؛ هرچند آن حضرت در ذات خود و در عالم تکوین، نور اول و برتر از همه انوار و موجودات بوده اما در عالم تشریع برای رسیدن به این مقام - که مختص به خود اوست - مجاهده کرده و آن را در خود محقق نموده است.
[1] مجلسی، بحار الانوار، ج16، ص 96. موسسه الوفاء بیروت، 1404ق.
[2] �وَ إِذْ قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یا بَنی‏ إِسْرائیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتی‏ مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَیِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبینٌ� الصف، 6.

ستوده. نیکو سرشت. کسی که دارای خلقی عظیم است. عاشق اسمش وخودش هستم
م مثل محمد
محمد یعنی دنیای من محمد یعنی مرد زندگیه من محمد یعنی زندگی عشق امید محمد یعنی دلیل نفس کشیدن من
یعنی ستوده شده
ستوده شده
ستایش شده
محمدبمعنای ستوده=درسته که ستوده معنایش هست اما همه چی معنا میده مثلا اسم محمد آرام بخش هست با مث مایّه است بنظرمن محمد به هرچی بخوای معنی کنی میشود
یعنی بسیار نیکو ستوده و. . .

من عاشق این اسمم به دو دلیل
1 - اینکه نام پیامبرخداست وباعث ارامش دل میشود
2 - اسم بابای خوشگلمه😘😘😘😘😘
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خوشبخت و مورد ستایش
ستایش شده. قابل ستایش. ستوده شده
عالی
عالییییییییی

محمدیعنی ستوده شده من که ازاسم خواهرزاده ام خیلی راضی هستم

بدون در نظر گرفتن عربی بودن، این کلمه از همه ی جهات زیباست
تسلیم شده در برابر امر خداوند بزرگ
ستوده شده . . . . . تحسین شده . . . . بلندبالا
بسیار تحسین شده
نام پیامبر ( ص )
بسیار ستوده شده
نام زیبای احمد مختار حضرت محمد مصطفی
زیبا ترین نام جهان
زیباترین نام
ارامش قلب

از ریشه حمد به معنی ستوده شده
مقدس ترین و دوست داشتنی ترین اسم، نام پیامبر آخرالزمان به معنای ستوده شده از جانب خدای متعال.
پرستیدنی
معجزه رسول الله
پراستفاده ترین نام درجهان
تفسیر آشکار سوره کوثر
ستایش شده و نیک سرشت جیگر
ستایش. شده
نامی با عظمت و باشکوه باقدرت و البته مهربانی
نیکو سرشت
به معنی ستایش شده

ستوده و بهترین
ستوده
ستایش برانگیز
نام پیامبر و بسیار ستوده و دلنشین
نامی همراه با بزرگی و عظمت
😗
بسیار ستایش شده

ستوده و تحسین شده
ستوده شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١٠)

بپرس