محله

/mahalle/

    quarter
    parish
    community
    locality
    neighborhood
    borough
    precincts
    ward
    zone

فارسی به انگلیسی

محله تماشاخانه ها
rialto

محله چینی ها
chinatown

محله دربست از نظر گروه اوباشان شهری
turf

محله سیاهان
ghetto

محله شکن
blockbuster

محله فقیرنشین
slum

محله فقیرنشین را به محله طبقه متوسط تبدیل کردن
gentrify

محله فواحش
red-light district

محله قدیمی را به محله طبقه متوسط تبدیل کردن
gentrify

محله مربع شکلی از شهر
block

محله میخوران و ولگردان
skid row

محله یهودیان
ghetto

مترادف ها

district (اسم)
حوزه، ناحیه، بلوک، بخش، محله

quarter (اسم)
بخش، ربع، محله، اقامت گاه، یک چهارم، چارک، برزن، مدت سه ماه، زنهار، چهارک، یک چارک

parish (اسم)
قصبه، بخش، شهر، شهرستان، محله، اهل محله، بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا

sector (اسم)
جزء، ناحیه، بخش، محله، قطاع، قطاع دایره، قسمتی از جبهه

پیشنهاد کاربران

به کُردی جنوبی یا پَهلَوانی ( کرمانشاهی، ایلامی، کَلّهُری. . . ) = مَلوَن🌷
راسته، مانندراسته کتابفروش ها، راسته کفاش ها، راسته پارچه فروش هاو. . . که درشهرهائی مانندرشت که پیشه وران مربوط به یک شغل دربخشی ازشهربه گونه انبوه به کارسرگرم اند، این واژه بجای محلّه به کاربرده می شود.
محله کلمه ای تورکی است که از ماهال تورکی گرفته شده است و به خاطر رد گم کردن با ح عربی نوشته می شود وبه معنی منطقه و ناحیه به کار می رود
محله با واژه ی حلال همریشه می باشد . حلال از ماده ی ( حل ) گرفته شده حل در اصل به معنای گشودن گره است و به همین معنا است آیه شریفه ( و احلل عقده من لسانی - بگشای گره از زبان من ) و حلول به معنای نزول است
...
[مشاهده متن کامل]
. و ( محله ) به معنای مکان حلول و جای نزول است . در قدیم وقتی با چهار پایان بار می آوردند وقتی به مقصد می رسیدند بار چهارپایان را باز می کردند . و به زمین فرود می آورند و محله جایی بود که گره بارهای چهارپایان را می گشودند و بارها را پایین می آوردند .

قسمتی از شهر یا روستا محله می گویند
معنی برزن ، کوی و . . . .
برابر پارسی برزن، کوی
ناحیه . . . . . کوی . . . برزن . . . .
《 پارسی را پاس بِداریم 》
مَحَلّه
واژه ای پارسی که اَرَبیده شُده اَست :
مَحَلّه < مَهَله: مَه - اَ - له
مَه : بُزُرگ ، مُهِم ، مَهَند
آ : میان وَند
له : لانه ، آشیانه
می تَوان به دیسِ : مَهَله یا مَهلان یا مَهلانه هَم به کار بُرد
...
[مشاهده متن کامل]

پیش نَهادی دیگَر : پارشَن
پار : پاره ، جُدا شُده
شَن : پَس وَندِ مَکان مانَندِ : گُلشَن
پارشَن : بَخش هایِ جُدا شُده دَر یِک شَهر

همآبه، هم آبه
کد
محله به جایی یا تکه ای از شهر گفته می شود. همانا که شهر از چند و چندین محله پدید می آید. بنابراین :
محله = جایی از شهر / جایشهر/جاشهر
محله = جایشهر/جاشهر
واژگان پارسی محله محلی محل و محال ( مها له ) همخانواده هستند زیرا مها=مهم بزرگ اصلی و له=خانه - منزل همخانواده با لانه آله آلونک هال و لاک. واژه محال ( مهال=مها له ) که در نام چهارمحال و بختیاری نیز به کاررفته در سنسکریت به صورت mahA - laya महालय به مانای great dwelling آمده است. چهارمحال=چهارمهال نام چهار محله=مهله است که گندمان کیار میزدج و لار باشند. ازینرو محل=مهل را نمیتوان با آت جمع بست ( محلات ) بلکه شکل درست آن مهل ها ( محل ها ) است.
...
[مشاهده متن کامل]


کوی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس