community
محل استراحت بازیکنان
dugout
محل استقرار
emplacement, settlement
محل اقامت
abode, dwelling, residence
محل انبار کردن کالا
entrept
محل ایست و لنگر اندازی
berth
محل باز دوخت شده در جامه
darn
محل باشگاه
club
محل پرداخت پول و بردن کالای خریده شده
checkout
محل پرورش
farm
محل پرورش ماهی
fish farm
محل تجمع
center, nest
محل تجمع فرودگاه
concourse
محل تقاطع
crossing, junction
محل تلاقی رودها
confluence
محل تولد
birthplace
محل تولید و گسترش چیزی
breeding ground
محل حفاری
diggings
محل دادن غسل تعمید
baptistery
محل دیدپذیر
foreground