درود
انگیزنده، انگیزان؛
با نگاه به اینکه بنواژ [انگیختن] به چم جنباندن یا جهاندن از جای ( =تحریک ) است پس می توان از همین بنواژ ( مصدر ) بهره گرفت و افروزه ی کُناکی ( صفت فاعلی ) به دیسه ی "انگیزنده" یا "انگیزان" را به جای محرک بکارگیری کرد به همان گونه ای که انگیزش به جای تحریک به کار می رود.
... [مشاهده متن کامل] لری بختیاری
شووا، چُمنا:محرک
انتریک:تحریک
واژه {حَرِکَت} برگرفته از ریشه اوستایی {هَر} و ریشه سنسکریت{هری}و ریشه سنسکریت {هریَتِ} است.
همانگونه که در فرتور ها میبینید، بنا بر {فرهنگ واژه های اوستا} واژه {هَر} برابر {رَفتَن، جنبیدن} است که برابر بی کم و کاستی {حَرِکَت} است.
... [مشاهده متن کامل]
بنا بر واژه نامه های سنسکریت، واژه {هریَتِ} برابر {بردن، هدایت کردن، نیدَن} است که همریشه است با {هَر} اوستایی.
( نزدیکی {هریَتِ} با {حرکت} را میتوانید ببینید )
اگرچه، نیازی به ریشه سنسکریت نداریم و از همین ریشه اوستایی در میابیم.
پس، داریم: {هَرِش، هَریدن=حرکت/هَرا، هَرو=متحرک/هَرار، هَرَک=محرک. . . . . . . }
پسگشت ها:رویه 1554 نِبیگِ فرهنگ واژه های اوستا/تارنمای wisdomlib. org ، واژه نامه سنسکریت
بِدرود!
پیشنهادِ واژه : برابرِ پارسی واژگانِ " محرک، عامل محرک" ، " فَرگیزه، " فَرگیزنده" می باشد.
می توان به جایِ پیشوندِ " فَر" از پیشوندِ " فرا" نیز بهره برد. پیشوندِ " فَر/فرا" عملگری برای نشان دادن " پیش، به پیش" می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
کارواژه یِ همبسته: " فرگیختن/فراگیختن"
" گیختن" از ریشه اوستاییِ " وَئیگ:vaēg " با صفتِ مفعولی " ویختَ: vixta " است که در پیِ دگرگونیِ آواییِ رواگمندِ " و/گ" به ریختِ " گیختن" درآمده است.
تحریک کننده
برانگیزنده
راننده
بِشول =چالاک ، کارساز
بِشولَنده=محرک
بشولیدن=حرکت دادن ، کارسازی کردن
بِشولِش=کارسازی ، مهارت ، باهوشی
مورث
تکانه، خیزاننده
حرکت دهنده، جنباننده، مسبِّبِ حرکت و جنبش
محرک ( Stimulant ) [اصطلاح اعتیاد]موادمخدری که روی سیستم عصبی مرکزی تاثیر گذاشته و منجربه هذیان، هیجان و بی خوابی می شوند.
واژه انگیز ریشه واژه انگیزانیدن است، مانند خوابیدن که خواب ریشه آن است؛پس همان واژه انگیز در جایگاههای واژگان اسمی هم می تواند به کار رود.
انگیز. [ اَ ] ( اِ ) ریشه ٔ فعل انگیزیدن ، آنچه باعث انگیزش و تحریک باشد. محرک . انگیزه . ( فرهنگ فارسی معین )
برانگیزان
برانگیزان
در اوستا " موتار " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)