محرومیت، محروم سازی، نا امیدی، عقیم گذاری، خنثی سازی
proscription(اسم)
ترک، تبعید، محرومیت، محکومیت، تخطئه
disappointment(اسم)
محرومیت، حرمان، یاس، نومیدی، نا امیدی، دل شکستگی
پیشنهاد کاربران
محرومیت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: تریپیش taripiŝ ( اوستایی: tarep با پسوند یش که در پهلوی یشن iŝn بوده است )
محرومیّت بیشتراز رفاهیّت؛ زندگی بخشه وخالق توانائیهای خاص واکتشافات علمی جدید. این قانون با تجربه را ثابت شد. وبه این آیة ربطش کردند"خُلق الانسان فی کبد" أمّا کاملاً اشتباه است: چون انگیزه پشت این توانائیها واکتشافات . . . فقط پول واعتبار ( پرستیژ - پرستیجPrestige ) ... [مشاهده متن کامل]
قرآن "هدایت" به مؤمنان دستور داد: هدف باید "رضایت الله" وبس وعزّت واعتبار را مال الله وبس وبی نهایت از توانائی واکتشافات وراهای حل مشکلات . . . خواهی یافت. "یریدون وجهه. . . " "ذلک خیر للذین یریدون وجه الله و اولئک هم المفلحون" "انما نطعمکم لوجه الله" "من کان یرید العزة فللهِ العزة جمیعاً" . . . بیدارشو!
تهی دامنی. [ ت َ / ت ِ /ت ُ م َ ] ( حامص مرکب ) محرومیت. بی نصیبی : توئی آنکه تا من منم با منی وزین در مبادم تهی دامنی. نظامی.
سلب. . . ناکامی. . .
محرومیت ( Withdrawal ) [اصطلاح اعتیاد]کاهش و یا حذف ناگاهنی دوز منظم مواد روانگردان