محرز

/mohraz/

    vested
    definite
    undoubted
    unmistakable
    unquestionable
    establlahed
    confirmed

فارسی به انگلیسی

محرز پنداری
presumption

محرز فرض کردن
presume

پیشنهاد کاربران

بخوان او را خداوند یگانه
خدای بی نیاز از هر نشانه
نه شد زاده نه شد زائیده هرگز
نه همتایی برایش هست محرز
محرز یعنی پدیدار شدن
اما در حقوق یعنی چیزی که در مکانی مخفی دور از دستبرد که با در آوردنش آشکار یا پدیدار میشود
اشکار
پابرجا
آشکار

بپرس