burn (فعل)اتش زدن، سوختن، سوزاندن، چریدن، در اتش شهوت سوختن، محترق شدن، سوزش کردنexplode (فعل)مشتعل شدن، ترکیدن، منفجر شدن، محترق شدن، گسترده کردن، مشتعل کردنfulminate (فعل)اعتراض کردن، منفجر شدن، غریدن، محترق شدن، رعد و برق زدن، با تهدید سخن گفتن، داد و بیداد راه انداختن