careful (صفت)بیمناک، دقیق، ساعی، مواظب، متوجه، محتاط، بادقت، با احتیاطalert (صفت)زیرک، مواظب، متوجه، هوشیار، گوش بزنگ، محتاطcautious (صفت)مواظب، هوشیار، محتاط، با احتیاطwary (صفت)محتاط، با احتیاط، با ملاحظه، هشیار، بسیار محتاطprudent (صفت)محتاط، از روی احتیاط، با احتیاط، معقولdiscreet (صفت)محتاط، فروتن، با احتیاط، با خرد، دارای تمیز و بصیرتcagey (صفت)محتاط، کمرو، حیله گرcircumspect (صفت)محتاط، با احتیاط، ملاحظه کار، مال اندیش، با تدبیرchary (صفت)محتاط، کمرو، با احتیاط و دقیقforehanded (صفت)محتاط، بموقع، دوراندیش، چیز دارgingerly (صفت)محتاطprudential (صفت)محتاط، از روی احتیاط
پایشمنددشوارکار. [ دُش ْ ] ( ص مرکب ) محتاط. ( زمخشری ) .حازم.کسی که با احتیاط کاری را انجام می دهد موفق اسال کسی که با احتیاط کاری را انجام می دهدموفق استباپرواکمپرواکسی که احتیاط میکنداحتیاط گراین واژه عربی و اسم فاعل است و پارسی آن اینهاست:پاریزاک، سِپیراک ( کردی: پاریز، سپیر = احتیاط + پسوند فاعلی «اک» ) پاسناک ( گیلکی: پاسن= احتیاط + پسوند «اک» ) پَرتیویداک partividãk پَرتیهاناک ( پرتیوید، پَرتیهان از سنسکریت: پْرَتیویدهانَ= احتیاط + پسوند «اک» )+ عکس و لینک