محتاط

/mohtAt/

    careful
    cautious
    conservative
    discreet
    prudent
    reserved
    watchful
    chary
    gingerly
    provident
    provisional
    prudential
    safe
    self-contained
    shy
    wary

فارسی به انگلیسی

محتاط شدن
shy

محتاط و کم حرف
demure

مترادف ها

careful (صفت)
بیمناک، دقیق، ساعی، مواظب، متوجه، محتاط، بادقت، با احتیاط

alert (صفت)
زیرک، مواظب، متوجه، هوشیار، گوش بزنگ، محتاط

cautious (صفت)
مواظب، هوشیار، محتاط، با احتیاط

wary (صفت)
محتاط، با احتیاط، با ملاحظه، هشیار، بسیار محتاط

prudent (صفت)
محتاط، از روی احتیاط، با احتیاط، معقول

discreet (صفت)
محتاط، فروتن، با احتیاط، با خرد، دارای تمیز و بصیرت

cagey (صفت)
محتاط، کمرو، حیله گر

circumspect (صفت)
محتاط، با احتیاط، ملاحظه کار، مال اندیش، با تدبیر

chary (صفت)
محتاط، کمرو، با احتیاط و دقیق

forehanded (صفت)
محتاط، بموقع، دوراندیش، چیز دار

gingerly (صفت)
محتاط

prudential (صفت)
محتاط، از روی احتیاط

پیشنهاد کاربران

پایشمند
دشوارکار. [ دُش ْ ] ( ص مرکب ) محتاط. ( زمخشری ) .
حازم.
کسی که با احتیاط کاری را انجام می دهد موفق اسال

کسی که با احتیاط کاری را انجام می دهدموفق است

باپروا
کمپروا
کسی که احتیاط میکند
احتیاط گر
این واژه عربی و اسم فاعل است و پارسی آن اینهاست:
پاریزاک، سِپیراک ( کردی: پاریز، سپیر = احتیاط + پسوند فاعلی «اک» )
پاسناک ( گیلکی: پاسن= احتیاط + پسوند «اک» )
پَرتیویداک partividãk پَرتیهاناک ( پرتیوید، پَرتیهان از سنسکریت: پْرَتیویدهانَ= احتیاط + پسوند «اک» )

بپرس