محافظت

/mohAfezat/

    conservation
    protection

فارسی به انگلیسی

محافظت کردن
house, keep, protect, safeguard

محافظت کردن از الودگی
preserve

محافظت کردن از خطر
preserve

محافظت کردن از صدمه
preserve

مترادف ها

defense (اسم)
دفاع، حمایت، مدافعه، پدافند، محافظت، استحکامات

protection (اسم)
حمایت، حفاظت، سایه، حفاظ، محافظت، حفظ، حراست، نیکداشت، تامین نامه، حجر، سوگیری

defence (اسم)
مدافعه، پدافند، محافظت، استحکامات

guarding (اسم)
مراقبت، محافظت

پیشنهاد کاربران

ماناندن ، محافظت کردن
ماندن، محافظت شدن
ماناننده ، حافظه
Protect=محافظت کردن
نگهداری کردن
زِنیدن: محافظت کردن
زِنوَر: حافظ، محافظ
زِنش: محافظت
در فارسی میانه
Zēnēnīdan : محافظت کردن، look after، preserve
Zēnhār : محافظت، protection
Zēn : زره، محافظ، سلاح، weapon، armor
Zēnig : مسلح، armed
Zēndān : زندان، prison
پی رس: فرهنگ پهلوی مکنزی
‏پوشُبانیدن = protect
پوشُبانِش = protection
{پوشُبانیدن: پوش ( بن اکنون پوشیدن ) بانیدن. نگهبانی کردن و حفاظت و . . . به وسیله پوشش، پوشاندن، دربرگرفتن. }
‎#پیشنهاد_شخصی
‎#پارسی دوست
محافظت
حفظ کردن
Kururak.
Conservation.
K�r�rak.
Conservation.
مراقبت از خود در برابر ترس های بجا