جلوگیری، مانع، انسداد، محاصره، بازداری، ایجاد مانع
leaguer(اسم)
محاصره، عضو اتحادیه، عضو مجمع اتفاق ملل
پیشنهاد کاربران
محاصره ( انگلیسی: The Siege ) فیلمی در ژانر اکشن، مهیج، و تریلر سیاسی به کارگردانی ادوارد زوئیک است که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. پس از حملات تروریستی به نیویورک، رئیس جمهور حکومت نظامی اعلام می کند و «ویلیام دورو» ( ویلس ) ، ژنرال فاشیست، وارد عمل می شود و تانک های خود را را به بروکلین می فرستد… ... [مشاهده متن کامل]
همتای واژه ی عربی محاصره، واژه ی زیبای پهلوی آویستان است.
محاصره یعنی اطراف کسی را حاطه کردن
دور تا دور را گرفتن
. In the vacubulary: It means seige But if you want to know the whole defination:We In the statements ) . especially use surrende ) By the way l recommend you use these beauiteful words in the correct situation. I hope you underestand well as you can possible .
🇮🇷 همتای پارسی: دژبندی 🇮🇷 دیگر واژگان همتا: دوربندی، درگیری
در زبان پارسی میانه به محاصره کردن میگفتن پروستن ( Parvastan ) . پیشوند "پر" مخفف پیشوند "پیرا" هست که به معنی اطراف هست مثل پیرامون یا مثل پرگار. وستن هم یعنی بستن. پر وستن = پروستن. هم چنین پربستن یا پیرابستن میشه بکار برد. ... [مشاهده متن کامل]
مثال: ارتش یونان شهر پرسپولیس رو پروست. مثال: ایرانیان پربند پرسپولیس را شکستند. من نمیدونم چه نیازی داره آدم بگه دورگیری درحالی که می تونه بگه پروستن که واژه بسیار زیبا و کهن هست.
در کارنامه اردشیر پاپکان : محاصره کردن : پَروَستن دور / محیط : پَرگَوار یا پرگار
گرد پیچ کردن این واژه در تاریخ جهانگشای جوینی و جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله به کار رفته
پیشنهاد واژه: ( محاصره کردن:خوَنجیدن ) ( بُن کنونی: خوَنج ) در زبان اوستایی به ( پیرامون را گرفتن، محاصره کردن ) ، ( خوَنج ) گفته می شده است. پَسگشت: در رویه 391 از نبیگِ ( فرهنگِ واژه های اوستا ) این واژه آمده است.
پَروَستن/پَروَندیدن = محاصره کردن پَروَندِش = محاصره {پَروَستن: پیشوند �پَر� به چم پیرامون �وَستن� که همان بَستن است. رویهمرفته به معنای بستن پیرامون است. واژه �پرونده� نیز از همین کارواژه سرچشمه می گیرد. } بن مایه: کارنامه اردشیر بابکان #پارسی دوست
حصر
در میان گرفتن، چَنبَر ( چَمبَر ) /چنبره، در چنبره نهادن از یادداشتی در دستِ کار: . . . پشتیبانی از اوکرایین در برابر روسیه ی گویا زورگو ، چنگ انداز به خاک دیگران و پایمال کننده ی دمکراسی و آزادی به شیوه ی دلخواه و پسندیده ی ششلول بندهای جامعه جهانی، بهانه و دروغی بیش نیست. آماج بنیادین، در میان گرفتنِ هرچه بیش ترِ روسیه و تنگ تر نمودنِ چنبره پیرامونِ آن است. ... [مشاهده متن کامل]
محاصره:دورگیری🌐🌐
محاصره = دورگیری
اتراف کسی یا جایی را احاطه کردن
در کارنامۀ اردشیر بابکان آمده است: �سوارانِ اردشیر را آگاهی نبود، به بُن دژ گولار آمدند و دژ را بپروستند� در زبانهای پارسی باستان، این واژه از parwastan ، از پیشوند para ( در فروگرفتن و پیرامون نیز میبینیمش ) و ریشۀ band به چم بستن امده در پهلوی ساسانی ، واژۀ parwast و parwand بسیار امده . ... [مشاهده متن کامل]
در دینکرد ششم میخوانیم: �برخی نیکان پرسیدند که پَروَند تن چه و پَروَند روان چه و پَروَند دست چه؟� در تاریخ سیستان، این واژه به گونه پَرَن امده شادروان بهار در پابرگ این واژه مینویسد که هنوز در زبان مردمان سیستان این واژه به کار میرود و میان مردم خراسان به گونه پَل و برخی جای دیگر به گونه پَرَند گفته میشود. این واژه در زبان مردم راور به گونه پَروَند به چم باغ بزرگ و در گویش یزد به گونه parvan kerdan ، هنوز زنده است از این ریشه، واژۀ پرونده است از دیگر واژگانی ساخته شده از این واژه ”پردیس“ است که در فرهنگ ایران باستان به باغ و بوستان دیوار کشیده است در فارسی باستان از para و didā ( دیوار ) و به چم دیوار پیرامون است و انرا به گونه paradaidam - ( پرَ دَئدا پردئیس ) میبینیم اگر بخواهیم پارسی را از نابودی رهایی و درستی و رستگاری دهیم باید اندیشه خویش را با این وازگان پارسی پرورد پرورش دهیم تا بتوانیم روان و رسا و آهنگین سخن بگوییم
دراین سروده ها همه بچم محاصره و حصاراست ز گلبنان شکفته چنان نماید باغ که میر پرّه زدستی بدشت بهر شکار فرخی. مرغ از آن پرّه برون رفت ندانست همی ز استواری که همی پرّه زدند آن لشکر. فرخی ... [مشاهده متن کامل]
همه لشکرپره داشتند و از ددگان و نخجیر برانده بودند. چون پره تنگ شد نخجیر را در باغی راندند. ( تاریخ بیهقی ص 513 ) . در درون پرّه افتد از برون نی شیر و گاو آسمان روز شکارت انوری. از سواران پرّه بسته بدشت رمه گور سوی شاه گذشت. نظامی.
پارسی ان پره و پروستن است در وره داشتن و پروستن پارسی انست میتوان تنگنا را نیز برخی جاها بکار برد - هسی به چم پرچین نهادن است
دوستانی که هسی و دورگیری را آریانی خواندند نخست انکه دور عربی است و حصر نیز عربیست شما نمیتوانید بدانید حصر تا هسی دو چیز است چگونه میخواهید سخن شناس باشید ؟
چم بره
اطراف کسی یا جایی را احاطه کردن
دور کسی را گرفتن
دورگیری شخص
چیرگی
در بر گرفتن کشور یا. . . . . . است
دور کسی یا چیزی را گرفتند یا احاطه کردن
سه کلمه ی اصلی ( ح ، ص ، ر ) است پس میتوان هم خانواده را هم معنی در نظر بگیریم =حصار، حصار، محاصره، محصور ، احصار . معنی واضع: دور گیری ، دور چیزی یا کسی را احاطه کردن.
دوربندکردن - دوربند
تنگنا به پندار من، واژه ی پارسی �تنگنا� بخوبی می تواند جایگزین واژه ی �محاصره� شود. به عنوان نمونه: بجای �محاصره شدن� می توان � در تنگنا افتادن� یا �در تنگنا نهاده شدن� گفت و نوشت. بجای �محاصره کردن� نیز در �تنگنا نهادن�
این واژه خاستگایی آریایی دارد: لغت عربیزه حصار ( هس= پرچین آر ) به معنای پرچین بستن از ریشه هس به معنای چاردیواری چینه کشیدن ساخته شده همانطور که آنرا در زبان باسک به شکل hesi در معنایenclosure به کار میبرند. ... [مشاهده متن کامل]
*پیرس: Basque - English Dictionary by Gorka Aulestia, Linda White
دور چیزی را به اشغال در آوردن
دور چیزی را گرفتن باتشکر
احاطه
" پروستار " از بن پروستن به معنای محاصره کردن .
این واژه اربی است و پارسی جایگزین اینهاست: آویستان ãvistân، پروست parvast، چاگین câgin ( پهلوی )