خلاصه، رژه، عقیده، مرور، مجله، بازدید، نشریه، تجدید نظر
magazine(اسم)
مخزن، خزانه، مجله، انبار مهمات، خشاب اسلحه
gazette(اسم)
روزنامه، مجله، مجله رسمی، اعلان و اگهی
پیشنهاد کاربران
مجله واژه عربی و برگرفته از واژه عبری �مِگیلا� به معنای طومار و نوشته می باشد .
( مجلة ) مجلة. [ م َ ل َ ] ( ع اِ ) پوستک آبله که در آن آب گرد آید از اثر کار. ج ، مِجال و مَجل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) . مجلة. [ م َ ج َل ْ ل َ] ( ع اِ ) ( از �ج ل ل � ) صحیفه حکمت. ( تعریفات جرجانی ) . کتاب حکمت و ادب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . صحیفه ای که در آن حکمت باشد. گویند: قراء مجلة لقمان ؛ یعنی صحیفه لقمان را خواند. و ابن الاعرابی گوید: �از اعرابیی در حالی که کراسه ای در دست داشتم پرسیدم مجله چیست جواب داد همان که در دست توست �. و اصل معنی در این ماده ، استداره و ارتفاع است. ( از اقرب الموارد ) . مأخوذ از عبری �مگلت � ( نام کتاب استر و مردخای تورات ) . کراسه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . کراس و آن مأخوذ از �مگلتو� آرامی است. ( از غرائب اللغة العربیه تألیف الاب رفائیل نخلة الیسوعی ) . و رجوع به دو ماده بعد و حشوارش شود. || هر چه باشد از کتاب بزرگ. ج ، مَجال . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . ... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
بخشنامه میشه ابلاغیه لایک یادت نره
بخشنامه میشه ابلاغیه
همانطور ک دوستان گفتند دو معنا برای جول گفته شده 1 - لباس که در زبان مازندرانی به آن جِل میگویند و مشخص است گونه اوایی دیگر از همان جول است که در زبان فارسی به آن جُل میگویند یعنی وسیله ( مانند جُل و پلاس = اسباب و وسایل ) ... [مشاهده متن کامل]
اما براستی جِل / جُل / جول چیست که به معنای وسیله یا لباس شده ک یک نمونه آن میتواند از گال / گول / چال / چول / جول و . . . . آمده باشد که همگی یعنی عمق / عمیق و در گالی و قالی یعنی نقش ( عمق دار و برجسته ) 2 - مورد دیگر واژه جلد است که به معنای پوست یا پوسته و به نگر برخی از همان جُل یا وسیله پوششی آمده ( دقت بفرمایید وسیله پوششی یا لباس ) از همینرو به پوسته کتاب جلد گفتند و نشان میدهد جُل همان وسیله پوششی یا پوسته میباشد و جلد نیز ایرانی میباشد چرا که در مجله میتوان دید که واج دال از ج. ل. د افتاده و باز گواه دیگریست ک جلد یا جلت کاملا ریشه ایرانی و سانسکریتی دارد همانطور که نسخه از نسخ و نسخ از نسک آمده
گاهنامه
این واژه درحقیقت پارسى است و تازیان ( اربان ) آن را از واژه ى ماگرتا Magerta در پارسى پهلوى به معناى کتاب ، نوشته و طومار ، برداشته اند.