مجسم سازیembodimentمجسم کردنrepresent, capture, dramatize, embody, incarnate, visualize, pictureمجسم کردن در نظرenvisageمجسم کردن دوبارهrelive
تناییده، تنودهمجسم به چم جسم یافته ( تن یافته ) به گونه انگار ین راستین است. از این رو این واژه ها می توانند در خور باشند🇮🇷 همتای پارسی: پیکربسته 🇮🇷یا پیکریافتهصورت نشین . [ رَ ن ِ ] ( نف مرکب ) مصور. مجسم : عشق را در عالَم اجسام مجنون نام کردحسن را صورت نشین کرده ست و لیلی ساخته . واله هروی ( از آنندراج ) .تصوربرآمدهتجسم یافته+ عکس و لینک