مجددا

/mojaddadan/

    again
    re-

فارسی به انگلیسی

مجددا افتتاح کردن
reopen

مجددا تقسیم کردن
subdivide

مجددا روکش کردن
reface

مجددا متحد شدن
realign

مجددا مستقر کردن
redeploy

مترادف ها

again (قید)
از نو، دوباره، پس، باز هم، باز، دیگر، مجددا، نیز، یکبار دیگر، مکرر، دگربار، بعلاوه، از طرف دیگر

پیشنهاد کاربران

از سر. [ اَ س َ ] ( حرف اضافه اسم ، ق مرکب ) از آغاز. از ابتدا. || از نو. مجدداً. باز هم . دوباره : مأمون . . . فرموده است تا اندازه ٔ زمین از سر آزموده آید. ( التفهیم ) .
درخت خشک گشته تر شد از سر
...
[مشاهده متن کامل]

گل صدبرگ و نسرین آمدش بر.
( ویس و رامین ) .
پس از سر یکی بزم کردند باز
ببازیگری می ده و چنگ ساز.
اسدی .
هرگز بجهان دید کسی غم چو غم من
کز سر شودم تازه چو گویم بسر آمد.
مسعودسعد.

دگرباره . . . . . . . دوباره . . . . . تکراری . . . . .

بپرس