it is written in the masnavi that ...
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
دُویِه:مثنوی که دارای ویژگی سرودشناسی خود است. سرشناسترین سروده های به دویه؛
۱_دویهء شاهنامهء فردوسی.
۲_دویهءپنج گنج نظامی گنجوی .
۳_دویهء مینوی ( مثنوی معنوی ) مولوی. به شمار می روند.
و . . . . . . .
ودیگر سروده ها.
۱_دویهء شاهنامهء فردوسی.
۲_دویهءپنج گنج نظامی گنجوی .
۳_دویهء مینوی ( مثنوی معنوی ) مولوی. به شمار می روند.
و . . . . . . .
ودیگر سروده ها.
مثنوی قالبی از شعر است که دارای ابیات زیادی بوده و برای سرودن داستان ها و مطالب طولانی کاربرد دارد. در این قالب هر بیت دارای قافیه ای جداگانه است و به همین دلیل به آن مثنوی ( دو تا دو تا ) گفته می شود. شعر در قالب مثنوی به زبان های فارسی، اردو، کردی، زبان های ترکی و عربی سروده می شود. معمولاً از بزرگترین سروده های ادبیات پارسی که در قالب مثنوی سروده شده اند، شاهنامه ی فردوسی می باشد. کلیله و دمنه رودکی و آفرین نامه ابوشکور بلخی نیز از اولین نمونه های مثنوی است. از جمله دیگر سرایندگانی که از این قالب استفاده کرده اند می توان از مولوی یاد کرد که مطالب عرفانی و حماسی خود را در قالب مثنوی سروده است. نظامی، سعدی، عطار و جامی نیز از دیگر شاعران بزرگ این قالب اند.
... [مشاهده متن کامل]
هر دو مصرعِ یک بیت در قالب مثنوی هم قافیه هستند، و هر مصرع معمولاً از ۱۳ بیت هجا تشکیل شده است. تعداد ابیات مثنوی می تواند متنوع باشد ولی نمونه های معروف این قالب شعری بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ بیت هستند. تحقیقات نوین نشان می دهد که این قالب شعری از یک قالب شعر فارسی نشئت گرفته است نه از قالب عربی مثنوی.
شعر در قالب مثنوی در اوزان متنوعی در زبان فارسی سروده شده است که از متداول ترین آن ها می توان به «فعولن، فعولن، فعولن، فَعَل»، «مفاعیلن، مفاعیلن، مفاعیل» و «فاعلاتن، مفاعلن، فعلن» اشاره کرد. در ادامه اوزان مثنوی شعرای نامدار مثنوی سرا بررسی شده است.
مثنوی های شرفنامه و اقبال نامه بر وزن «فعولن، فعولن، فعول»، مخزن الاسرار بر وزن «مفتعلن، مفتعلن، مفتعل»، خسرو و شیرین بر وزن «مفاعیلن، مفاعیلن، مفاعیل»، هفت پیکر بر وزن «فاعلاتن، مفاعلن، فعلن» و لیلی و مجنون بر وزن «مفعولُ مفاعلن مفاعیل» سروده شده است.
شاهنامه فردوسی دارای وزن عروضی «فعولن، فعولن، فعولن، فَعَل» و در بحر تقارب است.
بوستان سعدی در بحر متقارب مثمن محذوف «فعولن فعولن فعولن فعل» و در قالب مثنوی سروده شده است.
مثنوی مولانا جلال الدّین مولوی دارای وزن کوتاه «فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن» است.
مثنوی های حکیم سنایی غزنوی همچون عقل نامه، سنائی آباد، طریق التّحقیق، کارنامه بلخ، سیر العباد الی المعاد دارای اوزان کوتاه عروضی است و دارای وزن «فاعلاتن، مفاعلن، فعلن» می باشد.

... [مشاهده متن کامل]
هر دو مصرعِ یک بیت در قالب مثنوی هم قافیه هستند، و هر مصرع معمولاً از ۱۳ بیت هجا تشکیل شده است. تعداد ابیات مثنوی می تواند متنوع باشد ولی نمونه های معروف این قالب شعری بین ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ بیت هستند. تحقیقات نوین نشان می دهد که این قالب شعری از یک قالب شعر فارسی نشئت گرفته است نه از قالب عربی مثنوی.
شعر در قالب مثنوی در اوزان متنوعی در زبان فارسی سروده شده است که از متداول ترین آن ها می توان به «فعولن، فعولن، فعولن، فَعَل»، «مفاعیلن، مفاعیلن، مفاعیل» و «فاعلاتن، مفاعلن، فعلن» اشاره کرد. در ادامه اوزان مثنوی شعرای نامدار مثنوی سرا بررسی شده است.
مثنوی های شرفنامه و اقبال نامه بر وزن «فعولن، فعولن، فعول»، مخزن الاسرار بر وزن «مفتعلن، مفتعلن، مفتعل»، خسرو و شیرین بر وزن «مفاعیلن، مفاعیلن، مفاعیل»، هفت پیکر بر وزن «فاعلاتن، مفاعلن، فعلن» و لیلی و مجنون بر وزن «مفعولُ مفاعلن مفاعیل» سروده شده است.
شاهنامه فردوسی دارای وزن عروضی «فعولن، فعولن، فعولن، فَعَل» و در بحر تقارب است.
بوستان سعدی در بحر متقارب مثمن محذوف «فعولن فعولن فعولن فعل» و در قالب مثنوی سروده شده است.
مثنوی مولانا جلال الدّین مولوی دارای وزن کوتاه «فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن» است.
مثنوی های حکیم سنایی غزنوی همچون عقل نامه، سنائی آباد، طریق التّحقیق، کارنامه بلخ، سیر العباد الی المعاد دارای اوزان کوتاه عروضی است و دارای وزن «فاعلاتن، مفاعلن، فعلن» می باشد.

مثنوی: همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی لکی است:
لفانی lefāni.
پس می توان این سروده ی مولوی را:
مدتی این مثنوی تاخیر شد***** مهلتی بایست تا خون شیر شد
چنین بازسازی کرد:
این لفانی مدتی تاخیر شد *****
لفانی lefāni.
پس می توان این سروده ی مولوی را:
مدتی این مثنوی تاخیر شد***** مهلتی بایست تا خون شیر شد
چنین بازسازی کرد:
این لفانی مدتی تاخیر شد *****
ما بها و خونبها را یافتیم
جانب جان باختن بشتافتیم
ای حیات عاشقان در مردگی
دل نیابی جز که در دل بردگی
من دلش جسته به صد ناز و دلال
او بهانه کرده با من از ملال
گفتم آخر غرق تست این عقل و جان
... [مشاهده متن کامل]
گفت رو رو بر من این افسون مخوان
من ندانم آنچ اندیشیده ای
ای دو دیده دوست را چون دیده ای
ای گرانجان خوار دیدستی ورا
زانک بس ارزان خریدستی ورا
هرکه او ارزان خرد ارزان دهد
گوهری طفلی به قرصی نان دهد
غرق عشقی ام که غرقست اندرین
عشقهای اولین و آخرین
مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان
من چو لب گویم لب دریا بود
من چو لا گویم مراد الا بود
من ز شیرینی نشستم رو ترش
من ز بسیاری گفتارم خمش
تا که شیرینی ما از دو جهان
در حجاب رو ترش باشد نهان
تا که در هر گوش ناید این سخن
یک همی گویم ز صد سر لدن
مثنوی مولانا
جانب جان باختن بشتافتیم
ای حیات عاشقان در مردگی
دل نیابی جز که در دل بردگی
من دلش جسته به صد ناز و دلال
او بهانه کرده با من از ملال
گفتم آخر غرق تست این عقل و جان
... [مشاهده متن کامل]
گفت رو رو بر من این افسون مخوان
من ندانم آنچ اندیشیده ای
ای دو دیده دوست را چون دیده ای
ای گرانجان خوار دیدستی ورا
زانک بس ارزان خریدستی ورا
هرکه او ارزان خرد ارزان دهد
گوهری طفلی به قرصی نان دهد
غرق عشقی ام که غرقست اندرین
عشقهای اولین و آخرین
مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان
من چو لب گویم لب دریا بود
من چو لا گویم مراد الا بود
من ز شیرینی نشستم رو ترش
من ز بسیاری گفتارم خمش
تا که شیرینی ما از دو جهان
در حجاب رو ترش باشد نهان
تا که در هر گوش ناید این سخن
یک همی گویم ز صد سر لدن
مثنوی مولانا