متکا: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
کاسیپو kāsipu ( سنسکریت: کصیپو kaśipu )
زیر سری: [عامیانه، اصطلاح] بالش، متکا.
( متکأ ) - به ضم میم و تشدید تأ - اسم مفعول از ( اتکأ ) و منظور از آن پشتی و یا تخت و یا هر چیزی است که به آن تکیه شود، همچنانکه در خانه های بزرگان مرسوم بوده البته این کلمه به معنای ( ترنج ) که یک نوع
... [مشاهده متن کامل] میوه است نیز تفسیر شده . و بعضی آن را ( متکا ) - به ضم میم و سکون تأ و بدون همره - قرائت کرده اند. و بعضی ( متّکا ) - به ضم میم و تشدید تأ و بدون همره - قرائت کرده اند. ( ترجمه ی تفسیر المیزان )
بر فارس زبانان محترم مخفی نیست که نحوهٔ تلفظ این کلمه دربین ایشان ازباب غلط مشهوراست که تدریجا جا افتاده و استعمال شده. لکن صحیح آنست که به تشدید تاء به کاررود نه به تشدید کاف. چه اینکه این کلمه در علم تصریف ازباب افتعال دانسته میشودو چنانکه مادهٔ�و - ک - ئ� در این باب رود، گفته میشود درمصدرش: إتّکاء بروزن افتعال که فاء الفعل ( واو ) بنابرقاعده ای به تاء مبدل گردیده مثل إتّفاق. پس قهراً در اسم مفعول از این باب هم گفته میشود:متّکأ ( mottaka ) به همزهٔ پایانی که ترسیمش در این حروف انگلیسی ممکن نیست. البته استعمال این کلمه باتبدیل همزه به الف هم جایزست همچنانکه بین فُرس رواج دارد.
... [مشاهده متن کامل]
متکا به ترکی: یاسدیق ، میتککَه