متنوع

/motenavve~/

    various
    miscellaneous
    colorful
    diverse
    heterogeneous
    variegated
    catholic
    checkered
    multifarious
    variant
    varied

فارسی به انگلیسی

متنوع سازی
diversification

متنوع شدن
vary

متنوع کردن
diversify, vary, interlard, intersperse, stagger

مترادف ها

different (صفت)
غیر، مغایر، مختلف، متفاوت، متنوع، متمایز

varied (صفت)
رنگارنگ، قابل تغییر، متنوع، گوناگون، دارای رنگهای گوناگون

various (صفت)
مختلف، متنوع، گوناگون، غیر متجانس، چندین، چند تا، جورواجو

diverse (صفت)
مختلف، متنوع، گوناگون

divers (صفت)
متنوع

differing (صفت)
متنوع

پیشنهاد کاربران

جورواجور
چشیت به ترکی میشود متنوع
گوناگون . . . . . . .
گوناگون . . . . . . . مختلف . . . . . زیاد . . . .
معنی:گوناگون - مختلف
همخانواده: تنوع
چندسان = چنسان

بپرس