متمسک شدن


    cling

فارسی به انگلیسی

متمسک شدن به
to hold, to resort to

مترادف ها

hang on (فعل)
ادامه دادن، ثابت قدم بودن، سماجت ورزیدن، دوام داشتن، متمسک شدن

پیشنهاد کاربران

سنگ خاله قورباغه را گرو کشیدن ؛ به امری یا دلیلی ناچیز متمسک و متوسل شدن.

بپرس