بالاگریوه تیکایتیک
تیکایتیک
لری بختیاری
تَکاتَک، تیگاتیگ
متقابل: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
برامبر berāmbar ( کردی ) 
تیگاتیگ ( بختیاری )
" همگو ":متقابل. 
تقابل:" همگوی. "
در قبال:" در گفت. . "
مقابله:" گویمان ".
دوسویه. 
بِدرود!
برابرش:متقابل.
برابرواژگان چند دانش واژه ( اصطلاح ) در هستی شناسی ( آنتولوژی ) و شناخت شناسی ( اپیستومولوژی ) :
برابری: تقابل. ( از دانشنامه ی علایی یافته ام ) 
ناساز و ناسازی: مُنافی و مُنافات. 
انیسان و انیسانی: مُخالف و تخالُف. ( از لغت فرس اسدی یافته ام )  
 ...  [مشاهده متن کامل]  
دارندگی و نادارندگی: مَلَکه و عدم مَلَکه. ( پیشنهاد میرشمس الدین ادیب سلطانی ) 
پادینه و پادینگی: نقیض و تناقض. ( پادینه: پاد ین ه. پیشنهاد میرجلال الدین کزازی است ) 
آخشیگ و آخشیگی: ضدّ و تضادّ. ( از دانشنامه ی علایی یافته ام ) 
بازبسته و بازبستگی: مُضاف و تضایف. ( از نوشته های ناصر خسرو یافته ام ) 
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .
برابرواژه ی چند دانش واژه ( اصطلاح ) در فلسفه:
برابری: تقابل. 
ناساز و ناسازی: منافی و منافات. 
انیسان و انیسانی: مخالف و تخالف. 
داره و نبود داره: ملکه و عدم ملکه. 
پادینه و پادینگی: نقیض و تناقض.  
 ...  [مشاهده متن کامل]  
آخشیگ و آخشیگی: ضد و تضاد. 
بازبسته و بازبستگی: مضاف و تضایف. 
امیدوارم سودمند بوده باشد، دوستان بزرگوار، برای هر یک از این واژگان نمونه هایی دیده ام در دانشنامه ی علایی پورسینا و شاهنامه و. . . لیک برای این که سخن به درازا کشیده نشود به همین اندازه بسنده می کنم. 
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد. . .
همانند
Mutual
درواقع ، همچنین ، برای من هم همینطور، یه ارتباط دو طرفه مثلا طرف میگه دوست دارم طرف مقابل میگه اوه حست متقابله! یعنی منم دوست دارم.
تعامل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)