متفاوت

/motefAvet/

    different
    contrary
    distinct
    divergent
    dissimilar
    another
    contrast
    differential
    diverse
    unlike
    variant
    varied
    various

فارسی به انگلیسی

متفاوت بودن
differ

متفاوت شدن
diverge, vary

متفاوت کردن
differentiate, vary

مترادف ها

different (صفت)
غیر، مغایر، مختلف، متفاوت، متنوع، متمایز

other (صفت)
غیر، مغایر، دیگر، دیگری، سایر، متفاوت، جز این

distinct (صفت)
روشن، واضح، متفاوت، متمایز، مجزا

پیشنهاد کاربران

دگرسته
🇮🇷 همتای پارسی: دیگرسان 🇮🇷
ویژگون
به کاربرد واژه �متفاوت� در گزاره ها ( جمله ها ) بستگی دارد.
نمونه:
این طراحی، خاص و متفاوت است
این دیسانش، ویژه و ویژگون است.
این نقاشی از هزاران رنگ متفاوت تشکیل شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

این نگاره از هزاران رنگ گوناگون برپاییده است.
این دو استدلال با هم متفاوت هستند.
این دو فرنایش با هم ناهمسان هستند.
( در نمونه ی واپسین به جای واژه �ناهمسان� میتوان واژگان �ناهمگون، ناهمجور، ناهمدیس، نایکجور و نایکسان� را نیز بکار برد.

جورواجور
جزگونه . [ ج ُ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) نوع دیگر. دگرگونه . روگردان : نداندکسی راز گردان سپهرکه جزگونه گشتست با ما به مهر. فردوسی . تو در جنگ چندین دلیری مکن که با مات جزگونه باشد سخن . فردوسی .
گوناگون
جدا و غیرشبیه
ویسان
تفاوت متفاوت
تفاوت
متفاوت
درود بر دوستان درباره واژه متفاوت
در زبان پهلوی واژه جدا میشود جوت
و متفاوت میشود جوتار
پس در پارسی نیز میتوان بجای واژه تازی متفاوت از واژه جدار بهره برد
برای نمونه
سخنان ایشان متفاوت از هم بود
...
[مشاهده متن کامل]

سخنان ایشان جدار از هم بود jodar
بنمایه و ابشخور نبیگ ماتیکان هزارداتستان

جور و واجور یا جور وا جور
المقال
الفول
الکبار
آلمان

مرادف
کوردیش میشه ( ( جیاواز ) )
از هم جدا و دور شونده
از هم جدا، متغیر ،
أین واژه عربی آست ‍ ‍‍ ‍ ‍‍ ‍ ‍‍ ‍ ‍‍ . و فارسی آن دگرگون میشود
این واژه عربی است و پارسی آن این است:
بیتان ( پهلوی: بیتانِ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس