متعال

/mota~Al/

    sublimity
    elevated
    magnificent
    sublime
    transcendental
    transcendent
    exalted

مترادف ها

great (صفت)
فراوان، ماهر، بزرگ، کبیر، مهم، ابستن، عظیم، معتبر، عالی، مطنطن، بصیر، زیاد، خطیر، عالی مقام، متعال، هنگفت، تومند

high (صفت)
رشید، علیه، با صدای بلند، بلند، خوشحال، علوی، خشن، عالی، گزاف، مرتفع، زیاد، عالی مقام، عالیجناب، علی، متعال، بو گرفته، بلند پایه، رفیع، وافرگران، تند زیاد، با صدای زیر، اندکی فاسد

eminent (صفت)
بزرگ، علیه، بلند، برجسته، عالیجناب، هویدا، علی، والا مقام، متعال، سربلند

sublimated (صفت)
متعال

پیشنهاد کاربران

متعال ؛ در این کلیدواژه مصدرهای بسیار زیادی برای ایجاد کلمات با سویه های متفاوتی از بارهای معنایی از یک مفهوم مشترک در ساختمان های مختلف از کلمات وجود دارد.
مصدرهایی از قبیل ؛ ( م ت ) ( م ع ) ( م ل ) ( ع ل ) ( ت ل ) ( ع ت ) و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

متعال ؛ عالیِ تعالی دهنده
متعال ؛ تعلیم دهنده و عالم و معلم
متعال ؛ مُعطی و عطا کننده به طاعات و دعاها
متعال ؛ اطعام کننده ، عطا کننده ی طعم ها
متعال ؛ خالق متاع و تمتع
متعال ؛ طمع و طماع به اطعام
متعال ؛ دعوت کننده به سوی خود
متعال ؛ علت حیات
متعال ؛ طلیعه و مَطْلَع برای طلوع نور
متعال ؛ مُطَّلِع و دارای اطلاعات
متعال ؛ دلیل ایجاد تعادل
متعال ؛ عادل و برقرار کننده ی عدالت
متعال ؛ عامل تمام اعمال معمول و معلوم
متعال ؛ برقرار کننده ی روز معاد
متعال ؛ مالامال کننده و ایجاد کننده ی امیال
متعال ؛ مدال و مدل دهنده و خالق مدل
متعال ؛ تری و طراوت و لطافت و تَرَنُّم حیات
متعال ؛ دما دهنده و دمنده ی حیات
متعال ؛ دوام دهنده و مداوم کننده ی حیات
متعال ؛ خالق عدم و آدم
متعال ؛ دارای عیال
متعال ؛ عالم آتیه و آتلیه

متعال: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
مهیستک mahistak ( سغدی )
کسیکه تمام همه چیزش را بخشیده است
در فلسفه به چیزی اشاره دارد که ورای عالم طبیعی است مثل، مُثُل افلاطونی.
می تونه رشد کردن افتخار کردن بزرگ شدن باشه
بلند مرتبه