متعاقب

/mote~Aqeb/

    consequent
    eventual
    pursuant
    subsequent
    successive
    upon
    following immedletely

فارسی به انگلیسی

متعاقب بودن
follow

مترادف ها

subsequent (صفت)
لاحق، مابعد، پسین، بعد، متعاقب، بعدی، دیرتر، خلفی، پس ایند

following (صفت)
پیرو، متوالی، زیرین، متعاقب، شرح ذیل

pursuant (صفت)
دنبال کننده، متعاقب

succedent (صفت)
پیرو، متوالی، متعاقب، متاخر

پیشنهاد کاربران

در حقوق، کلمه "متعاقب" به معنای "بعد از" یا "پی" است. به عبارت دیگر
، چیزی که به دنبال یا در پی چیز دیگری اتفاق می افتد یا وجود دارد
. در اصطلاح حقوقی، این کلمه می تواند به ترتیب زمانی وقوع رویدادها یا اقدامات اشاره داشته باشد.
بعدی
Subsequently
ensuing
پشتبند ( گویش تهرانی )
پسین