divorcee (اسم)متروکه، زن مطلقه، زن طلاق گرفتهabandoned (صفت)متروکه، متروکobsolete (صفت)متروکه، متروک، منسوخ، کهنه، غیر متداول، از کار افتاده، مهجورleft (صفت)متروکه، متروک، چپforlorn (صفت)متروکه، متروک، بی چاره، بی کس، درمانده