مترتب

/moteratteb/

    resulting or derived from

پیشنهاد کاربران

رتبه بندی، درجه بندی. مثلا مترتب ساختن مردمان در سلسله مراتبی متمرکز که پایه اش برلیاقت و شایستگی افراد باشد. ص۲۴ کتاب حسن صباح
مترتب نشده
اینجا معنی �نخواسته�میده
قرار دادن هرچیزی یا هرمطلبی درجای درست وبجا
در اصطلاحات حقوقی ( اثری مترتب نیست ) یعنی اینکه اثری وجود ندارد.
ترتیب اثرداده شده

بپرس