متحیر شدنpuzzleمتحیر کردنamaze, astonish, bewilder, dumbfound, puzzle, stupefy, bedazzle, boggle, dumfound, fog
astonished (صفت)مبهوت، مات، متعجب، متحیرsurprised (صفت)مبهوت، متعجب، متحیرamazed (صفت)خیره، متعجب، متحیر، سر در گمflabbergasted (صفت)مبهوت، متحیر
سفخیره گون . [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) حیرت زده . حیران . متحیر. بهت زده . مبهوت : چو بشنید از آن خواب شد خیره گون شدش دانش خویش را تیره گون . فردوسی .حیرت زدهحیرتهاج . . . واج . . .حائرترسیدن . وحشت کرده . والهسر گشته، شگفت زده ، حیرت زدهسردرگم - گیج - حیران ماندهحیران، حیرت زده، خیره، درمانده، سرگردان، سرگشته، فرومانده، گیج، متعجب، ویلان، واله، سردرگم، هاج و واجافزون بر واژه های سرگشته ، مات و سردرگم ، واژه پهلوی " سترت " start نیز همین معنا را دارد،مبهوتمدهوشمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)+ عکس و لینک