متحمل

/motehammel/

    patient
    who supports or suffers
    sufferer

فارسی به انگلیسی

متحمل شدن
bear, shoulder, suffer, sustain

متحمل شدن قرض
incur

مترادف ها

supporter (اسم)
پشتیبان، حامی، معین، نگهدار، متحمل

sufferer (اسم)
متحمل، زحمتکش

suffering (صفت)
مبتلا، متحمل

bearing (صفت)
متحمل

enduring (صفت)
متحمل، سر سخت، شکیبا

supporting (صفت)
معین، متحمل

پیشنهاد کاربران

دچار ، معنی خوبتر در تعبیر آیه 58 االاحزاب نمره 33 جزء 21 میدهد
دکتور غلام محمد دستگیر
11 جنوری 2024
3:03 بعد از ظهر کولورادو امریکا
دستخوش، گرفتار، دچار

بپرس