همه ذرات نمازم متبلور شده است.
( ( سهراب سپهری، صدای پای آب، راز گل سرخ ) )
یعنی تمام نمازم بلورین شده است.
مانند کانی ها
آشکار شدن
بلور بودن شفاف بودن
بلورشده، شفاف، مثل انواع کانی ها
ظهور کردن
بلور شده ، شفاف، واضح
تبلور یعنی یک بلور جامد از یک محلول، بخار یا مذاب ماده ای ایجاد می شود.
یا به عبارتی تبلور یعنی بلوری شدن .
قطار و تونل
بلورشده یا مخلوط شده
بلورین شده
چیزی که از جنس بلور باشد مثل انواع کانی ها
بلورشدو چیزی که شبیه بلور باشد
تبلوریافته
یعنی این راز نهفته در ذاتش روزی آشکار می گردد.
راز دل را نهفتن دشواراست وگفتن دشوارتر
آبگینه شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)