متاسف

/mote~assef/

    regretful
    sorry
    rueful
    sick
    sorrowful
    bad

فارسی به انگلیسی

متاسف بودن
regret

مترادف ها

sorry (صفت)
غمگین، ناجور، پشیمان، بد بخت، متاسف، متاثر

regretful (صفت)
پشیمان، نادم، متاسف، پر تاسف، متاثر، نامراد

saddened (صفت)
متاسف، متاثر

پیشنهاد کاربران

متأسفانه:آزرده خاطر، غمگین
غمگین و آزرده خاطر
افسوسمند
( به معنای دارنده افسوس، یا کسی که افسوس در دل دارد. همچون دردمند، مستمند، آزمند و . . . )

دریغخوار ، دریغ خوار
برای اظهار احساسی که در پسِ از دست دادن
یا از دست رفتن چیزی با ارزش به وجود می آید.

متاسف = افسوس
درست توضیح بدین
پشیمان - مغموم - دریغ مند
همتون تکرارین

نادم
این واژه اربی است و پارسی جایگزین اینهاست:
موژین mužin ( پارسی دری )
ویوئین vayuïn ( اوستایی: vayuï+ ین )
باووسین bâvus - in ( اوستایی: bâvuya+ ین )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس