برابرواژه ها🇮🇷
سرچم، چمانی، نهاد، سرنهاد، چمگاه، آغازش، سرگاه
بدو وبیاغاز تا خاسته تا بنشین
آغازگاه
مَبداء: سرچشمه؛ آغاز، آغازگاه؛ آغازِ سفر
سر آغاز
شروع شدن
برای مثال توی برنامه آپ هست به معنی پولی که میخوای واریز کنی
منشأ
سر منشا
آغاز
شروع
چشمه
ابتدا
ریشه
یک چیز مبعدا یک چیز دیگه معنی داره محل شروع