مبدا


    birth
    birthplace
    derivation
    germ
    matrix
    origin
    provenance
    source
    principle
    [geom.] generatrix

فارسی به انگلیسی

مبدا تاریخ
era

مترادف ها

principle (اسم)
حقیقت، اصل، قاعده کلی، منشاء، مبدا، طریقت، سر چشمه، قاعده، مبادی و اصول، قانون یا اصلی علمی یا اخلاقی

beginning (اسم)
سر، اقدام، اغاز، شروع، عنصر، ابتدا، خاستگاه، فاتحه، منشاء، سراغاز، مبدا، مبتدا

source (اسم)
ماخذ، مایه، خاستگاه، منشاء، مبدا، منبع، سر چشمه، عین، چشمه، مصدر، مایه مبداء

origin (اسم)
سر، ماخذ، سنخیت، اصل، عنصر، خاستگاه، منشاء، مبدا، سرمایه، سر چشمه، نسب، مصدر، اصل بنیاد

پیشنهاد کاربران

مبداء از بدو دویدن ومقصد از قصد خواسته می آیند و هر دو انگاره ای فارسی دارند.
بدو تا نها، بدایه تا نهایه بدو وا نها بدو به جلو .
پاگ تا داگ. پایگاه تا جایگاه.
درود بر همگی.
پیشنهاد واژه "بَرگَشتار، بَرگَشتِمان" به جای "مَرجَع، منبع، منشا، مبدا".
این دو واژه از بن کنونی "بَرگَشتَن" با همراه پسوند "ِمان" یا "ار" گِرد هَم آمده اند تا واژه "برگَشتِمان" ساخته شده است. شیوه ساخت این واژگان با "ساختِمان" و "ساختار"یک است.
...
[مشاهده متن کامل]

پس برای نمونه:
نادرست:مرجع او، شناخته شده نبود.
درست تَر:بَرگَشتار او، شناخته شده نبود/برگشتمان او شناخته شده نبود.
پیشنهاد دوستان نیز شایسته است و همه این واژگان باید از سوی "فرهنگستان زبان و ادب عربی" با نام اَلَکی "فرهنگستان زبان و ادب فارسی" رواگ ( =رواج ) داده شود و این تارنما ( =وبسایت ) تنها برای پیشنهاد دادن است، نه برای گسترش واژگان.
بدرود!

مبدا = آغازگاه
مقصد = پایان گاه
با سپاس از کاربَر هالامت، در برگهٔ "خاستگاه" در آبادیس.
همان گونه که او گفت، خواستگاه و خاستگاه، هم آوا هستند. پس برای پیش گیری از دَرهَم شدن، گزینه های بهتر، آغازگاه و پایان گاه هستند.
مَبدا: آغاز، آغازگاه؛ آغازِ سفر
( در پیمایشِ سفر ) آغازگاه
فرستنده
مسافرت رفت و برگشت از کرمانشاه به مشهد و
مبدا : O R I G I N
مقصد : D E S T I N A T I O N
According to a Google search, the word origin is used as the opposite of destination on several pages on the Amtrak web site. Amtrak is the largest train operator in the United States. Here are a few examples: This schedule lists the Origin and "Destination" of various routes.
...
[مشاهده متن کامل]

مبدأ: جای شروع
مُبدِع: نو آورنده، آفریننده
🌻🌻
در ریاضز: آغازین
آغاز
شروع ( محل کاری را گویند )
اول ( کاری را گویند )
ابتدا ( کاری را گویند )
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ریباژ ( کردی: ریباز )
مویا muyã ( سنسکریت: مولا )
پَریاج ( سنسکریت: پْرَیاجَ )
موهان muhãn ( سنسکریت: مورْدهان )
آرَمب ( سنسکریت: آرَمبهَ )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس