clichd
مبتذل
/mobtazal/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
معمولی، پیش پا افتاده، مبتذل، همه جایی، عادی
کهنه، مبتذل، مانده، بوی ناگرفته، بیات، پر زور وکهنه
بی روح، مبتذل، وابسته به پیاده روی
بی مزه، بدیهی، مبتذل، بیهوده، ناچیز، نا قابل، چیزهای بی اهمیت، جزیی
معمولی، بی مزه، پیش پا افتاده، مبتذل، همه جایی
پست، مبتذل، عوامانه، عامیانه، رکیک
کهنه، مبتذل
مبتذل، یک نواختی
مبتذل، عاری از لطف و مزه
بی مزه، مبتذل، تکراری و پیش پا افتاده
کهنه، پیش پا افتاده، مبتذل، مستعمل، زیاد کار کرده
بی مزه، بدیهی، مبتذل
پیشنهاد کاربران
چامِ ( شعر ) ول. چام ولّه. چام وله:شعر مبتذل.
واژه مبتذل
معادل ابجد 1172
تعداد حروف 5
تلفظ mobtazal
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( مُ تَ ذَ ) [ ع . ]
آواشناسی mobtazal
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد 1172
تعداد حروف 5
تلفظ mobtazal
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( مُ تَ ذَ ) [ ع . ]
آواشناسی mobtazal
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
از بذل میاد که معنی بخشش و دور ریختن رو میده و معنی مبتذل به معنی دور ریختی و زباله است.
افزون بر �فرومایه� واژه ی �پست ارزش� نیز می تونه همچمار خوبی باشه
از ریشه "ذل" که ذلت و ذلیل هم از آن ساخته شده اند، به معنی خوار و زبون
تلفظ: ( مُ تَ ذَ )
[ عربی ]
۱ - ( اِمف. ) در دسترس همگان.
۲ - فرومایه
پیش پا افتاده
بی ارزش.
Vulgar : مبتذل
Vulgarity : ابتذال
Vulgar songs : آهنگ های مبتذل
[ عربی ]
۱ - ( اِمف. ) در دسترس همگان.
۲ - فرومایه
پیش پا افتاده
بی ارزش.
Vulgar : مبتذل
Vulgarity : ابتذال
Vulgar songs : آهنگ های مبتذل
مثل رامبد جوان. مثل اینهمه ب اصطلاح سلبریتی مثل جوکر مثل خندوانه و امثالهم
فرومایه