مباینت

/mobAyenat/

    contrast
    difference
    separation

پیشنهاد کاربران

مباینت. [ م ُ ی َ ن َ ] ( ع اِمص ) ( از �مباینة� عربی ) ناسازواری. ناسازگاری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . مأخوذ ازتازی ، جدائی و دوری و تفاوت وبینونت. ( ناظم الاطباء ) . و رجوع به ماده بعد شود.
مباینة. [ م ُ ی َ ن َ ] ( ع مص ) از یکدیگر جدا شدن. ( غیاث ) ( از آنندراج ) ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) . بینونت. جدا شدن. ابانت. تباین. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . جدا شدن از چیزی. ( ناظم الاطباء ) . || ( ع اِ ) نزد محاسبان و مهندسان دوعدد صحیح که مضرب مشترک آنان یک باشد مانند 7 و 9 که این دو را متباینان گویند. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) . || ( اصطلاح منطقی ) آن است که هر یک از دو مفهوم آنچه مفهوم دیگر بر آن صادق است صدق نکند. مانند مفهوم انسان و سنگ که مفهوم انسان بر هیچ چیز از سنگ صادق نیست و این را مباینة کلی گویند و اگر یکی صدق کند و دیگری صدق نکند مباینة جزیی است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) . رجوع به تباین و متباین شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع. لغت نامه دهخدا

Be at odds with
سوسن گوش
کنایه از عدم سازگاری و موافقت باشد مطلقا همچون آب و آتش