مباشرت

/mobASerat/

    administration
    lieutenancy
    stewardship
    supervision
    trust
    foremanship

فارسی به انگلیسی

مباشرت کردن
supervise

مترادف ها

superintendency (اسم)
سرپرستی، نظارت، مباشرت، ریاست

bailiwick (اسم)
نظارت، پیشخدمتی، ناحیه قلمرو مامور، مباشرت

stewardship (اسم)
نظارت، مباشرت، نظارت خرج، رفاقت و معاونت

superintendence (اسم)
سرپرستی، نظارت، مباشرت، ریاست

پیشنهاد کاربران

اَلمُبَاشَرَة ( مصدر ) معنی: فوراً، بی درنگ ، بدون واسطه ( بشر ) /منبع:فرهنگ ابجدی عربی - فارسی ترجمه المنجدالابجدی مترجم:استاد رضا مهیار
- مُبَاشَرَة [بشر]: ( مصدر ) ، �مُبَاشَرَةً�: فورًا، بی درنگ، بدون واسطه
...
[مشاهده متن کامل]

- مُباشَرة: اعمال، به کارگیری، استعمال، در پیش گرفتن، مستقیما وارد عمل شدن، دست به. . . زدن، پرداختن به
- مباشرة : مستقیما ، سر راست ، یکراست ، بی درنگ ، راست ، مستقیم
مباشرة. [ م ُ ش َ رَ ] ( ع مص ) در کنار همسر خوابیدن ( بدون جماع ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . || به خودی به کاری قیام کردن . ( دهار ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . به خودی خود کردن کاری را و به دست خود اجرای آن کار نمودن . ( ناظم الاطباء ) . به خود به کاری در شدن . ( آنندراج ) .
عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: کُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَالنَّبِیُّ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ کِلانَا جُنُبٌ، وَکَانَ یَأْمُرُنِی فَأَتَّزِرُ، فَیُبَاشِرُنِی وَأَنَا حَائِضٌ
عایشه ل می گوید: من و رسول الله در حالی که جنب بودیم از یک ظرف آب، غسل می‏نمودیم. و زمانی که من دوران قاعدگی را می‏گذراندم، آنحضرت به من دستور می داد که ازار ( لُنگ ) بپوشم. و در آن حالت ( قاعدگی ) کنار من می خوابید. ( بدون مقاربت یا جماع )

مباشرت، اخلاقی است که شامل برنامه ریزی و مدیریت مسئولانه منابع است. مفاهیم مباشرت را می توان در محیط و طبیعت، اقتصاد، بهداشت، خاصیت، اطلاعات، الهیات، و غیره به کار برد.
نظارت کردن وسرپرستی کاری را بر عهده گرفتن
مختارکاری ؛ مباشرت و وکالت و نیابت. ( ناظم الاطباء ) .
شخصاً
مستقیم و بدون واسطه
پرداختن به عملی بالمباشره. . .
معنی بالمباشره :شخصاً ، بدون ارجاع به دیگری است.
به مازنی دستدارمی
اقدام به عملی کردن به فعل خود

بپرس