supervise
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
سرپرستی، نظارت، مباشرت، ریاست
نظارت، پیشخدمتی، ناحیه قلمرو مامور، مباشرت
نظارت، مباشرت، نظارت خرج، رفاقت و معاونت
سرپرستی، نظارت، مباشرت، ریاست
پیشنهاد کاربران
مباشرت در حقوق ( بحث نکاح ) : نزدیکی و رابطه جنسی .
مباشرت:
"بُشره" پوست انسان و در کل، تمام اندام فیزیکی اوست. وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِد یعنی مردان در اعتکاف با زنان مباشرت نکنند و بدن شان بدون لباس یا با لباس، با هم تماس نداشته باشد. به مشاور و وکیل یک سرمایه دار، "مباشر" گویند، زیرا از مشتقات بُشره، تبشیر و یا شادی ( همان باز و بسته شدن پوست صورت زمان خنده ) است؛ مباشر هم باید با دقت در کارش بر ارباب خود تبشیر آورد و با ضرر و زیان غمگین اش نسازد.
... [مشاهده متن کامل]
"بُشره" پوست انسان و در کل، تمام اندام فیزیکی اوست. وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِد یعنی مردان در اعتکاف با زنان مباشرت نکنند و بدن شان بدون لباس یا با لباس، با هم تماس نداشته باشد. به مشاور و وکیل یک سرمایه دار، "مباشر" گویند، زیرا از مشتقات بُشره، تبشیر و یا شادی ( همان باز و بسته شدن پوست صورت زمان خنده ) است؛ مباشر هم باید با دقت در کارش بر ارباب خود تبشیر آورد و با ضرر و زیان غمگین اش نسازد.
... [مشاهده متن کامل]
اَلمُبَاشَرَة ( مصدر ) معنی: فوراً، بی درنگ ، بدون واسطه ( بشر ) /منبع:فرهنگ ابجدی عربی - فارسی ترجمه المنجدالابجدی مترجم:استاد رضا مهیار
- مُبَاشَرَة [بشر]: ( مصدر ) ، �مُبَاشَرَةً�: فورًا، بی درنگ، بدون واسطه
... [مشاهده متن کامل]
- مُباشَرة: اعمال، به کارگیری، استعمال، در پیش گرفتن، مستقیما وارد عمل شدن، دست به. . . زدن، پرداختن به
- مباشرة : مستقیما ، سر راست ، یکراست ، بی درنگ ، راست ، مستقیم
مباشرة. [ م ُ ش َ رَ ] ( ع مص ) در کنار همسر خوابیدن ( بدون جماع ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . || به خودی به کاری قیام کردن . ( دهار ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . به خودی خود کردن کاری را و به دست خود اجرای آن کار نمودن . ( ناظم الاطباء ) . به خود به کاری در شدن . ( آنندراج ) .
عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: کُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَالنَّبِیُّ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ کِلانَا جُنُبٌ، وَکَانَ یَأْمُرُنِی فَأَتَّزِرُ، فَیُبَاشِرُنِی وَأَنَا حَائِضٌ
عایشه ل می گوید: من و رسول الله در حالی که جنب بودیم از یک ظرف آب، غسل مینمودیم. و زمانی که من دوران قاعدگی را میگذراندم، آنحضرت به من دستور می داد که ازار ( لُنگ ) بپوشم. و در آن حالت ( قاعدگی ) کنار من می خوابید. ( بدون مقاربت یا جماع )
- مُبَاشَرَة [بشر]: ( مصدر ) ، �مُبَاشَرَةً�: فورًا، بی درنگ، بدون واسطه
... [مشاهده متن کامل]
- مُباشَرة: اعمال، به کارگیری، استعمال، در پیش گرفتن، مستقیما وارد عمل شدن، دست به. . . زدن، پرداختن به
- مباشرة : مستقیما ، سر راست ، یکراست ، بی درنگ ، راست ، مستقیم
مباشرة. [ م ُ ش َ رَ ] ( ع مص ) در کنار همسر خوابیدن ( بدون جماع ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . || به خودی به کاری قیام کردن . ( دهار ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . به خودی خود کردن کاری را و به دست خود اجرای آن کار نمودن . ( ناظم الاطباء ) . به خود به کاری در شدن . ( آنندراج ) .
عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: کُنْتُ أَغْتَسِلُ أَنَا وَالنَّبِیُّ مِنْ إِنَاءٍ وَاحِدٍ کِلانَا جُنُبٌ، وَکَانَ یَأْمُرُنِی فَأَتَّزِرُ، فَیُبَاشِرُنِی وَأَنَا حَائِضٌ
عایشه ل می گوید: من و رسول الله در حالی که جنب بودیم از یک ظرف آب، غسل مینمودیم. و زمانی که من دوران قاعدگی را میگذراندم، آنحضرت به من دستور می داد که ازار ( لُنگ ) بپوشم. و در آن حالت ( قاعدگی ) کنار من می خوابید. ( بدون مقاربت یا جماع )
مباشرت، اخلاقی است که شامل برنامه ریزی و مدیریت مسئولانه منابع است. مفاهیم مباشرت را می توان در محیط و طبیعت، اقتصاد، بهداشت، خاصیت، اطلاعات، الهیات، و غیره به کار برد.
نظارت کردن وسرپرستی کاری را بر عهده گرفتن
مختارکاری ؛ مباشرت و وکالت و نیابت. ( ناظم الاطباء ) .
شخصاً
مستقیم و بدون واسطه
پرداختن به عملی بالمباشره. . .
معنی بالمباشره :شخصاً ، بدون ارجاع به دیگری است.
معنی بالمباشره :شخصاً ، بدون ارجاع به دیگری است.
به مازنی دستدارمی
اقدام به عملی کردن به فعل خود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)