مبارز

/mobArez/

    contender
    crusader
    fighter
    gladiator
    militant
    soldier
    champion

فارسی به انگلیسی

مبارز طلب
challenger (to single combats), challenger

مترادف ها

adversary (اسم)
مدعی، دشمن، مخالف، رقیب، حریف، خصم، عدو، هم اورد، ضد، مبارز

warrior (اسم)
مبارز، جنگجو، سلحشور، دلاور، مجاهد، محارب، جنگ کننده، رزمجو، جنگاور، مرد جنگی

combatant (اسم)
مبارز، جنگجو، محارب

champion (اسم)
مبارز، پهلوان، سلحشور، قهرمان، مجاهد

hero (اسم)
مبارز، دلاور، قهرمان، مجاهد، گرد، یل، پهلوان داستان

fighting (صفت)
مبارز، مجاهد

defiant (صفت)
جسور، مخالف، مبارز، خیره چشم، بدگمان، بی اعتناء

combative (صفت)
مبارز، جنگجو، اهل مجادله و دعوا

combatant (صفت)
مبارز، جنگجو، محارب، مایل بجنگ

adversary (صفت)
ضد، مبارز، متخاصم

پیشنهاد کاربران

واژه مبارز
معادل ابجد 250
تعداد حروف 5
تلفظ mobārez
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی]
مختصات ( مُ رِ ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی mobArez
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
...
[مشاهده متن کامل]

منبع واژگان مترادف و متضاد
فرهنگ اسامی و نام ها
واژه مبارز عربی اشتباه است آن را پارسی دانست در ضمن همه واژه ها پارسی و ترکی نیستند

جنگجو
جنگجو که از همه پرکاربرد تره از قلم انداختید
واژه مبارز کاملا پارسی است. چون در عربی می شود المحارب این واژه یعنی مبارز صد درصد پارسی است.
مبارز از ماده بروز ، به معنی ظهور است ، و از آنجا که وقتی انسان در میدان جنگ ، آماده و ظاهر می شود ، ظهور و بروز دارد به این کار ، مبارزه یا براز می گویند .
پیکار جو_ستیزه جو_جنگنده
پیکارگر
م یعنی من بارز یعنی روشن و مشخص همانطور که مبارز راه و هدفش روشن و مشخص است که در اسلام به آن جهاد یا مجاهدگویند که جهاددوقسم اکبر و اصغر دارد اما اصل مبارز در دین نیاکانمان زرتشت مبارز ه با هر اهریمنی
...
[مشاهده متن کامل]
چه درونی و چه بیرونی بنا شده است که انسان در چمبره جهان با دو نیروی خیر وشر دائما در نزاع است و برای نجات از اهریمن باید بر بال نیکیها نشنید و با اهریمن مبارزه کند. اهریمن دیو شیطان هر سه یک مفهوم را دارند

در دین نیاکان ایرانیان زرتشت بر اصل مبارز بنا گردیده

بپرس