attack, embark
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
مخاطره، سرگذشت، جسارت، جرات، ریسک، مبادرت، اقدام بکار مخاطره امیز
پیشنهاد کاربران
مبادرت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
اَکتیا aktyA ( سغدی )
اَکتیا aktyA ( سغدی )
🇮🇷 همتای پارسی: پیشدستی 🇮🇷
مبادرت کردن: دست بکار شدن
مبادرت به انجام تجارت های کلان سنگ های قیمتی می نمایند.
دست به انجام تجارت های کلان سنگ های قیمتی می زنند.
مبادرت به انجام تجارت های کلان سنگ های قیمتی می نمایند.
دست به انجام تجارت های کلان سنگ های قیمتی می زنند.
پرداختن به کاری
پیش دستی کردن
پیشی گرفتن
شتاب کردن
اقدام کردن
پیشی گرفتن
شتاب کردن
اقدام کردن
اقدام کردن
اقدام به کارى کردن
اقدام به کارى کردن