مباحثه

/mobAhese/

    controversy
    debate
    disputation
    argument
    dispute

فارسی به انگلیسی

مباحثه کردن
contend, dispute

مترادف ها

discourse (اسم)
مباحثه، سخن، قدرت استقلال

contention (اسم)
نزاع، ستیز، مجادله، ستیزه، مباحثه، مشاجره، مغایرت، درگیری

debate (اسم)
بهی، مباحثه، مناظره، مذاکره، مذاکرات پارلمانی

discussion (اسم)
بهی، مباحثه، مناظره، بررسی، گفتگو، مذاکره، بحی و جدل

argument (اسم)
اثبات، بهی، استدلال، برهان، مباحثه، مشاجره، نشانوند، مناظره، یک سلسله دلایل قابل قبول

controversy (اسم)
ستیزه، بهی، مباحثه، مشاجره، جدال، هم ستیزی

disputation (اسم)
ستیزه، مباحثه، مناظره، بحی و جدل، علم بحی

پیشنهاد کاربران

پیشنهادِ واژه : " اَندرگفت، اَندرگفتن، اَندرگویی و. . . "
برابرِ پارسیِ " مناظره، مباحثه" = " اَندرگفت"
برابرِ پارسیِ " عملِ مناظره، عملِ مباحثه" = اَندرگویی/ اَندرگویِش
برابر پارسیِ " مناظره کردن، مباحثه کردن" = " اَندرگفتن"
...
[مشاهده متن کامل]

کاربردِ پیشوندِ " اَندر" در واژه یِ " اَندرگفتن":
ما برایِ هر گفتگویی که " میانِ" دو یا چند تَن برگزار می شود یا رُخ می دهد، از واژه یِ " اَندرگُفتن" بهره می گیریم.
" اَندر" در اینجا بازنمایی کننده یِ " میان" است ( به واژه یِ " میانِ دو یا چند تَن" در گزاره یِ بالا بنگرید. برایِ آگاهیِ بیشتر درباره یِ پیشوندِ " اَندر" به زیرواژه یِ " اَندر" در همین تارنما رجوع کنید. )

بحث کردن. جمع مباحث
بحث، جدل، جروبحث، صحبت، گفت وگو، محاجه، مناظره، دیالوگ
مباحثه: [ اصطلاح آخوندی] بعد از درس استاد طلاب چند نفری درس را جهت فهم بهتر باهم مباحثه می کنند.
گفتمان
دیالوگ
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
همچَرچ ( هم + چرچ از سنسکریت: چَرچَ= بحث )
هم ویمْر ( هم + ویمر از سنسکریت: ویمَرسَ= بحث )
هم وُتیژ ( هم + وتیژ از کردی: وتوویژ= بحث )
همتوژیب ( هم + توژیب از کردی: تویژینه وه= بحث )

بپرس