مایع: همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی زیبای پهلوی است:
آپیک āpik
واژه مایع
معادل ابجد 121
تعداد حروف 4
تلفظ māye'
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی: مائع، مقابلِ جامد] ( فیزیک )
مختصات ( یِ ) [ ع . مائع ] ( ص . اِ. )
آواشناسی mAye'
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
آبگونه ( فرهنگستان یکم )
🇮🇷 واژه ی برنهاده: آبسان 🇮🇷
آوه
واژه گانی در پایانشان ( ع ) دارند بیشترشان ایرانی اند ، مانند همین واژه مایع
مایع برگرفته از واژه مایه فارسی است
بجای واژه مایع می توان واژه "رواک" را ساخت و بکار برد.
بن کنونی ( رو ) از کارواژه رفتن یا روان بودن همراه با پسوند ( اک ) که در واژگانی مانند خوراک و پوشاک نیز نقش نامساز دارد.
واژه پیشنهادی بجای مایع، باید آزاد و ناوابسته به آب باشد مانند رواک و روان ولی روان در چمهای دیگر هم بکار رفته و نمی توان از آن درینباره بهره برد.
... [مشاهده متن کامل]
جامد=سختار
مایع=رواک
گاز=واد
شاره
آبکی
لغت، کلمه یا واژه ی مایا در فرهنگ واژگان پارسی پهلوی به مانای آب آمده است که لغت ماء در اربی در چَمِ آب از همین واژه است، ارب واژه ی مایا را مایع نوشته و از آن مایعات و. . . را جعل کرده است!
پیرس ( منبع ) : فرهنگ واژه های پهلوی_پارسی، گردآوری از آنام ( = دکتر ) بهرام فره وشی، مکنزی Mackenzie, آتکُتیل دوپِرون Anquetil du perron, ژاله آموزگار، احمد تفضلی، بهرام روشن ضمیر و نیز واژه هایی که در پراپ ( = کتاب ) ایران باستانی حسن پیرنیا تاریخ هرودوت . . . . آمده است. .
... [مشاهده متن کامل]
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)