ماوقع. [ وَ ق َ ] ( ع اِ مرکب ) اتفاق و حادثه و سانحه. ( ناظم الاطباء ) . رویداد. ماجری. گزارش. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
منبع. لغت نامه دهخدا
" ماوقع "
طول زمان
چهل وچهارسال
انچه نشون دادن نبودند. .
انچه ملت دادبه صلت.
به تصدق پس گرفت. . .
طول زمان
چهل وچهارسال
انچه نشون دادن نبودند. .
انچه ملت دادبه صلت.
به تصدق پس گرفت. . .
آنچه به وقوع پیوست. آنچه واقع شد. آنچه رخ داد.
واقعه، رخداد، حادثه.
واقعه، رخداد، حادثه.