broiler, frying-pan, pan for frying fish, fryer, frying pan
ماهی تابه دردار برای بودادن ذرت
popper
ماهی تن
tuna
ماهی خاردار
bass, perch
ماهی خانه
aquarium
مترادف ها
fish(اسم)
پشت بند، ماهی، انواع ماهیان، صید از آب
lunar(صفت)
کم رنگ، قمری، ماهی، ماهتابی، وابسته بماه
پیشنهاد کاربران
سمک شیل ( سدی برای جمع شدن ماهی )
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. عکس فرهنگ فارسی یا فرهنگ عمید
ماهی فیلمنامه ای فیلم نشده از بهرام بیضایی است، نوشتهٔ سالِ ۱۳۸۳. ماهی، که از مشتریانش فیلم می گیرد، از پسِ خواستگاریِ یکی از ایشان به نامِ غضنفرپور ( با نامِ دیگرِ اژدرپور ) با او ازدواج می کند. غضنفرپور می خواهد فیلم های ماهی را ببیند و خانواده و گذشتهٔ ماهی را بشناسد. ماهی با کراهت فیلم ها را نشانش می دهد. غضنفرپور با همکارانی رفت وآمد دارد و خبرِ کشته شدنِ مشتریانِ پیشینِ ماهی هر از چندی در روزنامه هاست. ماهی جسدِ یکیشان را در صندوقِ عقبِ سواریِ غضنفرپور می یابد. سپس می فهمد که دفترخانه ای که ازدواجش را ثبت کرده سال ها پیش از آن بسته شده. غضنفرپور در یکی از فیلم های ماهی مجسّمه سازی به نامِ سارنگ آزرده را می شناسد و ماهی را باز به خیابان می فرستد تا او را، که می خواسته مجسّمهٔ ماهی را بسازد، بیابد. ماهی آزرده را خبر می کند، ولی غضنفرپور او را می گیرد و از محتوای شیشه ای که ماهی به جای سمِّ تویش الکل ریخته به او می خوراند. آزرده می رود و نمی میرد. غضنفرپور دوباره ماهی را در پی اش می فرستد و این بار هم ماهی نمی تواند آزرده را فراری دهد: در بیابانی در یافت آباد در یک درگیری غضنفرپور کشته می شود، ماهی به چنگِ ضیغمی می افتد که همکارِ غضنفرپور بوده و او را کشته، و آزرده را از تعقیبِ همکارانِ امنیتیِ غضنفرپور خلاصی می بخشد و شیشهٔ زهر را به جای نوشابهٔ الکلی به ضیغمی می دهد و خود برمی گردد کنارِ خیابان، روسپی گری. ... [مشاهده متن کامل]
بیضایی این فیلمنامه را سالِ ۱۳۸۳ بر اساسِ فکری نوشت که در ۱۳۸۲ به ذهنش رسیده بود. اوایلِ ۱۳۸۴ اعلام شد که کتاب به نمایشگاهِ بین المللیِ کتابِ تهران می رسد. ولی مجوّزِ نشر نگرفت. این کتاب سالِ ۱۳۸۸ به طورِ محدود و غیررسمی میانِ دوستان و آشنایانِ نویسنده منتشر شد؛ و سرانجام در تابستانِ ۱۳۹۹ در سان فرانسیسکو به وسیلهٔ انتشاراتِ نوپای بیشه منتشر شد. هم زمان بیضایی توضیحِ مختصری دربارهٔ سرگذشتِ این فیلمنامه نیز نوشت و منتشر کرد. حامد مظفّری در وبسایتِ سینماروزان ماهی را انتقامِ شاعرانهٔ بیضایی از قتل های زنجیره ایِ ایران شناخت.
ماهی در پهلوی به شیوه ماهیگ بوده است و از ماه آمده است.
ماهی : یکی از خدایان تثلیث هندو ویشنو نام دارد . در اساطیر دین هندوستان یکی از جلوه های دهگانه ویشنو برای خدمت رسانی به مردم می باشد . از دیگر جلوه های دهگانه ویشنو در آیین هندو می توان به : ، لاک پشت ، گراز ، موجود نیمه آدم و شیر ، کوتوله ، راما ( Ram� ) ی تبر به دست ، راما ، کریشنا ( Krishna ) ، بودا ( Buddha ) و کَلکی ( Kalki ) . اشاره کرد . بودا حکیم بنیانگذار بودیسم و کَلکی موعود آخرالزمان است که به اعتقاد هندوان برای اصلاح جهان ، شمشیر به دست و سوار بر اسب سفید ظاهر خواهد شد . ... [مشاهده متن کامل]
رجوع شود به ( توفیقی ، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، 1398: 34 )
واژه ماهی معادل ابجد 56 تعداد حروف 4 تلفظ māhi نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: māhik] ( زیست شناسی ) مختصات ( اِ. ) آواشناسی mAhi الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع لغت نامه دهخدا
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال] Fish کسی که سرمایه گذاری کوچکی در حوزه کریپتو دارد.
هو اصلاح میکنم. خرپاک از درخت همه تخمه محافظت میکند.
هو تو خیلی نزدیکی. از رگ گردن هم نزدیکتر ! https://www. youtube. com/watch?v=5NRKZdZI0qQ
هو همه ما کم وبیش با داستان حضرت خضر و موسی و ماهی خورده نشده در قرآن آشنا هستیم. در فرهنگ زرتشتی ماهی به نام "کر" وجود دارد که در دریای فراخکرت از درخت همه تخمه مراقبت می کند تا موجودات زیان آور مثل قرباغه و موجود افسانه ای به نام خرپاک به این درخت نزدیک نشوند. حال چه رابطه عرفانی بین این دو روایت وجود دارد. تفکر عرفانی ما را به حقیقت موضوع هدایت میکند. هو ... [مشاهده متن کامل]
کهن ترین نماد مسیحیت ماهی است نه صلیب. صلیب متاخر است
ماهی یعنی دختر ماه رو درعربی یعنی ماهی داخل دریااما درلغت فارسی یعنی صورتت مثل ماه زیباست
ماهی به معنی موجود آبزی ، از ترکیب ماء به معنی آب و حّی ( حیات ) به معنی زندگی تشکیل شده است ماهی : زنده در آب
حیوان
ماهی : این کلمه در زبان پارسی باستان ماسی تلفظ می شده وتحریف کلمه آسومازی سوریانی باستان به معنای آبزی می باشد. آسوما همان تلفظ ترکی آب با اندکی تغییر یعنی سو می باشد. زی هم زی امروزی است. پس در کل آسومازی یعنی آبزی ... [مشاهده متن کامل]
ماهی در پهلوی ماهیگ māhīg بوده است. ماهیگ هم، نورانی و درخشان مثل ماه معنی می دهد. معده، ماست، ماغ، ماهی، مست ، meat ( گوشت انگلیسی ) و. . . از یک ریشه هند و اروپایی mad که به معنی غذاست گرفته شده اند.
حیوانی ابری که از کوچک تا بزرگ وجود دارد که در اب است
اسم منم ماهیه. یعنی دختری باصورت همچو ماه☺
ماهی یعنی مث ماه زیبا اسم عشق منه
ماهی /زیبا روی/ قشنگ/ مانند ماه
به عربی یعنی ماهی توی دریا ولی به فارسی یعنی صورتت مثل ماه زیباست
ماهی یعنی دختر ماه رو بهم میگن ناهید ماهید بمعنی ستاره بزرگ زهره الهه زیبایی ها ( ماه پنهان ) امگا ماهی یک ستاره است که در صورت فلکی ماهی قرار دارد.