ماه

/mAh/

    moon
    beauty
    beautiful sweetheart
    excellent
    exquisite
    month

فارسی به انگلیسی

ماه پاره
piece of the moon, beauty, belle

ماه پیکر
of a moonlike figure, beautiful

ماه درد
false labour pain

ماه سان
moony

ماه سنگ
moonstone

ماه شب چهارده
full moon

ماه عسل
honeymoon

ماه عسل داشتن
honeymoon

ماه عسل گذراندن
honeymoon

ماه قمری
lunar month

ماه گردی
moonwalk

ماه گرفتگی
lunar eclipse

ماه گرفتگی مادرزادی
birthmark

ماه مانند
lunar

ماه مجلس
belle

ماه نگار
selenographer

ماه نگاری
selenography

ماه نو
new moon

ماه هلالی شکل
lunate

ماه کامل
full moon

مترادف ها

acolyte (اسم)
دستیار کشیش، ستارهء تابع ستارهء دیگری، معاون یا کمک، ماه

month (اسم)
ماه، برج، ماه شمسی، ماه قمری

moon (اسم)
ماه

luna (اسم)
ماه، الهه ماه

satellite (اسم)
ماه، پیرو، انگل، قمر مصنوعی

phoebe (اسم)
ماه، قمر، دختر گا، اسم مونی

پیشنهاد کاربران

قمر زمین
در لری بختیاری ماه ها را بر اساس مشاهدات طبیعی و با توجه به افسانه ها و باور های این فرهنگ نام گذاری میکردند این تقویم با تقویم فیلی از یک ریشه اند و به دوران ایلامی میرسد
ماه ها در تقویم لری بختیاری
نُو روو ما. فروردین
گُلبار ما. اردیبهشت
جُورَش ما. خرداد
ما میوَ رَسُو. تیر
ما گَرمَ. مرداد
شِنیارُو ما. شهریور
مالکَنُو ما. مهر
اَپُو، اَو سرد کُنُو:آبان
...
[مشاهده متن کامل]

اَو رِچِکنا. آذر
ما چِلَ. دی
ما لَر کُشُو، برف امبار. بهمن
جُل کَنُو. اسفند
اَمرو دَ شِنیارُو ما هِد خه هیم سَهدی نه فَشنُم
امروز ۱۰ شهریور است که این پیام را میفرستم

منبع . فرهنگ عمید
ماه
در زبان لکی معادلش مونگ یا مانگ می باشد mong
یاری کننده. کمک دهنده. راهنما
ماه به زبان سنگسری
مونِگ moneg
ماه را در ماه و مانگ و ماس و ماخ و مج گویند و ماه دو هفته را خار گوید به پارسی و ماه کاسته را ماه نوگویند
واژه ماه
معادل ابجد 46
تعداد حروف 3
تلفظ māh
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: māh] ‹ماج، مانگ›
مختصات ( اِ. )
آواشناسی mAh
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
واژگان مترادف و متضاد
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Moon
وضعیتی که در آن یک حرکت صعودی مداوم در قیمت یک ارز دیجیتال وجود دارد.
کردی جنوبی و مرکزی
ماه توی آسمان:👈مانگ
ماه تقویم:👈ما، ماه، بِرج
مانگ/ مونگ - ماه/ماخ /ماج/ماس/ مج / مهیر - آییشم نامهای پارسی انست آییشم پهلوی اشکانیست - ماه دو هفته در پارسی خار -
ماه. ( اِ ) شهرو مملکت را گویند که عربان مدینه خوانند. گویند حذیفه بعد از فتح همدان به نهاوند آمد و چون نهاوند کوچک بود و گنجایش سپاه او را نداشت ، فرمود که آنچه لشکر بکوفه بود به دینور و هرچه سپاه بصره بود به نهاوند فرود آمد و چون ماه به زبان پهلوی شهر و مملکت را گویند، نهاوند را ماه بصره و دینور را ماه کوفه می گفتند لهذا عربان هم این دو شهر را ماهین می خوانند. ( برهان ) . شهر و مملکت چنانکه در تاریخ طبری گوید که چون ماه به زبان فارسی شهر و مملکت باشد نهاوند را ماه بصره و دینور را ماه کوفه می گفتند و عربان هر دو راماهان گویند. . . لیکن در قاموس به معنی بلده و قصبه آورده ، . به زبان تازی شهر و مملکت را ماه گویند. .
...
[مشاهده متن کامل]

از دیار فرنجه یک مه راه
هست ماهی و مردمانش چو ماه
. در پهلوی کارنامک اردشیر بابکان �مادیک �=�ماد� آمده. �ماه نهاوند� و �ماه دینار� و �ماه شهریاران �. در داستان ویس و رامین که از متنی پهلوی به نظم فارسی درآمده مکرراً به کشور ماه و بوم ماه و ماه آباد و زمین ماه که از همه یک کشور اراده شده برمی خوریم زیرا که ویس دختر شاه قارن و بانو شهرو، خواهر ویرو و زن شاه موبد و رامین برادرشاه موبد از کشور ماه بود و شاه قارن در سرزمین ماه پادشاهی داشت. ( از یشتها ج 2 ص 216 و 217 ) :
به شوهر بود شهرو را یکی شاه
بزرگ و نامور از کشور ماه.
ترا دارم چو جام خویشتن شاد
زمین ماه را همواره آباد.
زمین ماه یکسر باد ویران
چو دشت ریگ و چون شور بیابان.
وگر نه بوم ماه از کین شودپست
پس آنگه چون توانی زین گنه رست.
ویس و رامین

کردی جنوبی:
ماه سال: بِرج
ماه شب در آسمان: مانگ
#مانگ
در گاهشماری ایرانی یک سال از دوازده مانگ ساخته شده است
آریایی باستان: *mā́Has. ماهاس
ایران باستان: *meh₁ - مِه
هند و ایرانی : *mḗh₁n̥s. مِه نس
پارسی نو : مان و من : یکای اندازه گیری و سنجش کهن
...
[مشاهده متن کامل]


مان و من امروزه در واژگانی چون پیمانه ( پیاله مان= پیاله اندازه گیری ) دیده میشود
من: یکای انداز گیری وزن و سنگینی
مانگ: هر سی روز را یک مانگ و هر دوازده مانگ را یک سال گویند
این واژه به زبان انگلیسی رفته و واژه month و meter. را از ان ساخته اند
#ماه
در زبان های ایرانی به ماه در آسمان دپو روشنی بخش آسمان شب را ماه و به پرتو او مهتاب گویند.
ریشه یابی::
ایران باستان: *mā́Hah ماهاه
ایران پهلویی: māha. ماها
ایرانی نو: māh. ماه
این واژه به زبان انگلیسی رفته و آنان واژه moon را از ماه پارسی ساخته اند
Dehkhoda, Ali - Akbar� ( 1931– ) , “مانگ”, in�Dehkhoda Dictionary Institute, editors, �Dehkhoda Dictionary� ( in Persian ) , Tehran:�University of Tehran. Press
Lubotsky, Alexander ( 2011 ) �The Indo - Aryan Inherited Lexicon ( in progress ) � ( Indo - European Etymological Dictionary Project ) , Leiden University
@iranaryan. ایتا

در زبان پهلوی آییشم قمر است
و ماه بیشتر به چم قمره زمین بوده
در ترکی هم آی هست و آی مشخصا گرفته شده از آییشم میباشد
در پارسی چون زبانی ده هزار ساله میباشد برای کره یا سیاره میتوانید چندین واژه برابر پیدا کنید
...
[مشاهده متن کامل]

مانند:توپ، آییشم، ماه، گوی، یا خیلی دیگر از واژه هایی که به چم کره است
پارسی زبان ۱۰۰۰۰ ساله است و بیشمار واژه دارد که حتی خیلی از آنها را می توانید در انگلیسی ، هند، اروپا و زبان های زیر شاخه آریایی ببینید
چرا؟؟؟
چون پارسی زبان ۱۰۰۰۰ساله است

اختر شب گرد. [ اَ ت َ رِ ش َ گ َ ] ( اِخ ) ماه : تکیه بر اختر شبگرد مکن کاین عیارتاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو. حافظ.
هارون آستانه ٔ گردون . [ ن ِ ن َ / ن ِ ی ِ گ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ماه است . ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : برجیس موسوی کف و کیوان طورحلم هارون آستانه ٔ گردون مکان اوست . خاقانی .
ساغر سیمین . [ غ َ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جام نقره ای . پیاله ٔ شراب که آن رااز سیم ساخته باشند. || ماه : ساغر سیمین شکست ، ساقی زرین قدح پیکر پروانه سوخت شمع زمرد لگن . هلالی ( دیوان چ نفیسی ص 205 ) .
ساقی شب . [ ی ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ماه . ( شرفنامه ٔ منیری ) ( برهان ) ( آنندراج ) . || صبح . ( شرفنامه ٔ منیری ) . صبح صادق . ( برهان ) ( آنندراج ) . || پیر. مرشد. ( شرفنامه ٔ منیری ) ( برهان ) ( آنندراج ) .
ماه در زبان فاخر لکی مانگ
ماه آسمان در مدار خود در گردون است
در گردش خود گهی اعیان گهی پنهان است
گهی با عاشقان شب هم پیمانه ای
گهی با دلدادگان رابا مهتاب هم خانه ای
در شبستان ماه در هلالش تابان می شود
نغمه ها سر می رسد دلها پریشان می شود
...
[مشاهده متن کامل]

دعا شبگیر در پرتو ش جبران می شود
پارسی شکهای گوناگون ماه اعجازیست در این صنعت روزگار
ای برادر اندیشه کن بر این صنعت گردگیر
در شب مهتابی در میخانه زنم وصالت بر من آرزوست
جمال و پیچ زلفت و کرشمه نگاهت بر من آرزوست
ماه به زبان سنگسری مونگ میگویند

چراغ آسمان
سیمین فواره . [ ف َ رَ ] ( اِخ ) کنایه از ماه . ( آنندراج ) ( بهار عجم ) . کنایه از ماه است که به عربی قمر گویند و بجای فا، قاف و نون هم بنظر آمده . ( برهان ) .
نعل زنگی. [ ن َ ل ِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نعل شام. کنایه از ماه است. ( آنندراج ) :
که چون شاه چین زین بر ابرش نهاد
فلک نعل زنگی در آتش نهاد.
نظامی ( آنندراج ) .
نعل شام. [ ن َ ل ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ماه است که قمر باشد. || کنایه از دمیدن صبح هم هست. ( برهان قاطع ) .
...
[مشاهده متن کامل]

گوی سیمین. [ ی ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گوی سیم. گوی نقره گین.
کنایه از کره ماه است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( بهار عجم ) .
عروس عدن کنایه از ماه
ماه یا moon یکی از قشنگ ترین و زیبا ترین و بهترین اهنگ هست که جین یکی از عضو گروه بی تی اس خونده حتما این اهنگو گوش بدین
ماه شب های من

ماه یا ماد: منطقه ی وسیعی بود شامل آذربایجان، کرمانشاهان، لرستان، اصفهان، همدان، دریاچه ی نمک، منطقه ی رودخانه های قره سو، قمرود، و ناحیه ی شمالی دشت کویر[ن ک اطلس تاریخی ایران]
محمد پروین گنابادی، به نقل از طبری، گوید ماه همان دینور نهاوند است. [تاریخ بلعمی، ص ١۰٧١]
...
[مشاهده متن کامل]

کتاب کارنامه ی اردشیر بابکان، قاسم هاشمی نژاد، ص ٧٧

ماه ==>اونی که تو آسمونه:moon
ماه==>اونی هر سال ۱۲ تا هست:month
به معنی کره ای از جنس زمین که دور کره زمین می گردد. به ترکی " آی گفته می شود.
ماه به معنی مدت زمانی که کره ماه به دور زمین می گرددو مدت آن اندکی بیش از 29 شبانه روز است. به ترکی " آی " گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

سال شمسی به 12 قسمت نسبتاً مساوی تقسیم شده است که مدت هر یک از آنها، اندکی بیش از ماه قمری است و آنها هم در نامگذاری عامه ماه گفته می شوند. مثال: ماه فروردین، ماه اردیبهشت و . . . . مدت این قسمتها هیچ ارتباطی به گردش کره ماه به دور زمین ندارد و اصولاً باید بُرج گفته شوند. مثلاً برج فروردین، برج اردیبهشت و . . . . در زبان ترکی ماههای شمسی نیز " آی " گفته می شن


ماه یا Moon :[ اصطلاح ارز دیجیتال]اصطلاحی است که وقتی قیمت یک ارز رشد مثبت مهمی انجام می دهد؛ مثلا به انگلیسی ممکن است بگویند Bitcoin is mooning یعنی بیت کوین خیلی زیاد رشد می کند.
ماه :تحریف ماز یا تلفظ پارسی ماس به معنای به شکل خمیده است.
دکتر کزازی در مورد واژه ی ماه می نویسد : ( ( ماه در پهلوی ماه بوده است و در اوستایی ماونگه mawangh . ریخت اوستایی در مانْگ که در دری کهن و کُردی به کار می رفته است و می رود . هنوز پایدار مانده است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

خداوند کیوان و گردان سپهر
فروزنده ی ماه و ناهید و مهر
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 171 )

ماه به معنی کره ای از جنس زمین که دور کره زمین می گردد. به ترکی " آی گفته می شود.
ماه به معنی مدت زمانی که کره ماه به دور زمین می گرددو مدت آن اندکی بیش از 29 شبانه روز است. به ترکی " آی " گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

سال شمسی به 12 قسمت نسبتاً مساوی تقسیم شده است که مدت هر یک از آنها، اندکی بیش از ماه قمری است و آنها هم در نامگذاری عامه ماه گفته می شوند. مثال: ماه فروردین، ماه اردیبهشت و . . . . مدت این قسمتها هیچ ارتباطی به گردش کره ماه به دور زمین ندارد و اصولاً باید بُرج گفته شوند. مثلاً برج فروردین، برج اردیبهشت و . . . . در زبان ترکی ماههای شمسی نیز " آی " گفته می شوند.

زیبا
شبرو
کره خاکی کوچک
در زبان پارتی به ماه آییشم نیز گفته میشود.
ماه = قمر = Month ( یگانه قمر سیارهٔ زمین است. )
دوازدهمین روز هر ماه در گاهشماری پارسی است.
یک قمر است که مانند آینه نور خورشید را به زمین بازتاب میدهد و در شب که خورشید روبه زمین نیست به زیبایی جلوه می کند. . . !🌕✨
ماه یعنی روشنایی زیبای عاشقان
یک قمر است که مانند آینه نور خورشید را به زمین بازتاب میدهد و در شب که خورشید روبه زمین نیست به زیبایی جلوه می کند. . . !🌕✨
همه چیز تمام است ماه , به عالم بالا نظر دارد , شب تاریک بدون ماه , کجا ره پیدا کنند ره جویان
حی لا الموت با فضل و رحمتش , جمع کند ماه شب را با آن دردانه ایی که روز هم مثل ماه میدرخشد ان شاءالله
ماج
ماه=کره ای گرد با گودال های زیاد ونور خود را از خورشید میگیرد.
قمر زمین است
ماه=قمر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٣)

بپرس