مانور

/mAnovr/

    exercise
    maneuver
    manoeuvre
    shunting

فارسی به انگلیسی

مانور دادن
maneuver, manoeuvre

مانور دشمن را خنثی کردن
outmaneuver, outmanoeuvre

مانور دهنده
maneuverer

مانور نظامی
war games

مانور هایملیک
heimlich maneuver

مترادف ها

maneuver (اسم)
تمرین نظامی، مانور

manoeuvre (اسم)
تمرین نظامی، مانور

پیشنهاد کاربران

مجموعه حرکات منسجم
برابرِ �رزمایش� یاد شده در بالا به هیچ رو جایگزین سزاواری برای واژه ی �مانور� نیست؛ به همین شوند است که چون یک نمونه، نمی توان �رزمایش رزمی� را برابر با �مانور نظامی� یا همانا �مانور رزمی� انگاشت و بکار گرفت؛ افزون بر آنکه واژه ی �مانور� در زمینه های دیگری نیز در زبان پارسی کاربرد یافته است؛ نمونه:
...
[مشاهده متن کامل]

. . . خوب زبانت را می چرخانی و برای هر پرسشی مانور می دهی.
به باور من، در زبان های ایرانی باستانی ( پارسی و . . . ) همتراز این واژه، دستکم در زمینه های رزمی، می بایستی از هستی برخوردار بوده و کاربرد داشته که من نمی دانم و شایان بررسی دوستان زبانشناس است.

مانور : [اصطلاح شبکه ریلی] هرگونه جابجائی وسائط نقلیه ریلی در داخل ایستگاه یا محوطه مانور که به قصد خروج از حدود ایستگاه نباشد مانور می گویند
Drill
علامت

بپرس