ماندگاری


    durability
    permanence
    survival

مترادف ها

persistence (اسم)
ایستادگی، دوام، ابرام، ماندگاری، اصرار، پافشاری، سماجت، مقاومت

durability (اسم)
دوام، پایداری، ماندگاری، پایایی، بقاء، دیرپایی

insolubility (اسم)
ماندگاری، غیر محلولی، ناگذاری

perdurability (اسم)
دوام، ماندگاری

پیشنهاد کاربران

( خرده فروشی ) shelf life
از تقسیم تعداد یا مبلغ کالای موجود در فروشگاه یا انبار یا هر دو بر متوسط فروش روزانه ساخته می شود.
ماندگاری: پایداری. دوام. ماندن. بقا
نمونه:ماندگاری نه بر مانداب کهنه دیروز. ( کلیدر . ج۸ص ۲۳۱۶ )
محمدجعفر نقوی
بقا

بپرس