مان

/mAn/

    our
    us

فارسی به انگلیسی

مان هاتان
manhattan

مترادف ها

our (ضمير)
ما، مان، برای ما، مال ما، مال خودمان، متعلق بما، موجود درما، متکی یا مربوط بما

پیشنهاد کاربران

منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
مانمان
واژه "مان" واژه ای بسیار کهن در پارسی است که در اوستایی نیز بوده است که گاهی به شیوه "مَن" نیز نوشته می شود و در "مَنِش" نیز دیده می شود.
"مان" یا "مَن" برابر "اندیشه" است و نام هایی همچون "رادمان، پژمان، آرتیمان. . . . . " از همین واژه بر گرفته اند.
...
[مشاهده متن کامل]

"مان" نیز یک نشانواژه ( =ضمیر ) برابر "ِ ما" است. خوشبختانه این واژه از سوی دوستان ترک زبان، هنوز ترکی نشده است!
بشتابید و واژه ای دیگر را از آن خود کنید!
بدرود!

واژه مان. ( اِ ) خانه را گویند و نیز خان و مان اتباع است. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ، ص 397 ) . به معنی خانه باشد که عربان بیت خوانند. ( برهان ) . خانه. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . پهلوی ، مان ( خانه ، مسکن ) پارسی باستان ، مانیا ( خانه ، سرای ) . در پهلوی به جای نمانه اوستایی کلمه مان ( خانه ) را به کار برده اند. مانیشن ، مانیشت ( منزل ) ، مانپان ، مانیستن ، مانیشتن ( منزل کردن ) . و �ماندن � فارسی نیز ازهمین ریشه است. ( حاشیه برهان چ معین ) :
...
[مشاهده متن کامل]

واژه مان
معادل ابجد 91
تعداد حروف 3
تلفظ [']emān, mān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( ضمیر ) [پهلوی: mān]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی mAn
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
برهان قاطع

برابرواژه ی �ذهن� چیست؟؟؟
من خودم بسیار می اندیشیدم که به جای واژه �ذهن� در زبان پارسی چه بگوییم.
در کشف المحجوب دیدم که نوشته شده بود: ذهن یعنی هوش.
من خودم کمابیش واژه ی هوش را برای ذهن نمی پذیرم، درخور هم نیستند.
...
[مشاهده متن کامل]

کس دیگری را دیده بودم که به جای �ذهن� می گفت: �نهان�.
نهان هم خوب نیست چون نهان به جای ضمیر و باطن بکارمی رود.
پس از کندوکاوهای بسیار به واژه ی �اندیشمان� رسیدم.
اندیشمان: اندیش مان.
چنان که: در ذهن من این می گذرد که. . . در اندیشمان من این می گذرد که. . .
واژه ی اندیشمان برای ترجمانی نوشتارهای هستی شناسیک بسیار خوش کاربرد خواهد بود: )
پارسی را پاس بداریم.

مان یعنی همون مشهدی ها میگن کارمان یا خیلی چیز های دیگه که مشهدی ها میگن😜
خرمن همان تابگاه است
مکانی در معرض آفتاب و محل خشک کردن محصول
گاه رو ، رو به صبح آفتاب و روشنی
مان: ایستادگی، خانه، چیزی که استوار و سکون دارد
مان در ترکی _ مغولی به معنای سمبل و مانند
تورکمان ، المان، تایمان ، . . .
پایدار
مان، بطور کلی نشان درچارچوب انحصاری وهدفمنداست درایستایی وفراگیری مورد نظر. ( خانه ) مان، ( سازه ) مان ، ( آس ) مان، ( زای ) مان، . . .
مشهور به یاد ماندنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس