ماما

/mAmA/

    midwife
    obstetrician

مترادف ها

accoucheuse (اسم)
ماما، قابله

midwife (اسم)
ماما، قابله، قابلگی

obstetrician (اسم)
ماما، قابله، پزشک متخصص زایمان، متخصص زایمان

پیشنهاد کاربران

ماما در زبان دری افغانی به معنای دایی . برادر مادر وتقریبا تمام فارسی زبانان افغان به دایی . ماما میگویند
کاش سرکار عباس اسماعیل زاده که بالاتر دیدگاه گذارده اند، هرگاه این یادداشت را ببینند ( امیدوارم زودتر ) بفرمایند که بر این بُن ( اساس ) ، به پیوند ( نسبت ) های دیگر چه گویند، نمونه اش برادر پدر، . . .
ماما: برادرِ مادر را گویند، در گویش فارسی افغانستان
به کسی که بچه را به دنیا میاره میگن ماما.
ماما :
در گویش بختیاری به مادربزرگ ، ماما هم می گویند.
در گویش دری: دایی، برادر مادر
دایه، قابله، ماماچه، مادر، مامان


با بچه ای که هنوز زبان باز نکرده اینگونه حرف میزنند:
بَ بَ، بابا= پدر
مَ مَ، ماما=مادر
دَ دَ=خواهر
گَ گَ =برادر
پَ پَ=پدربزرگ
نَ نَ=مادر بزرگ
زمانی که بچه بزرگ می شود خانواده خود را اینگونه صدا میزند:
...
[مشاهده متن کامل]

بو ( بُُ ) ، بواَ، بَوَ=پدر
دا، دی، دایه، دالکه=مادر
دَده، دَدی=خواهر
گَ گه، گَ یه، گَ گو، گَ وو= برادر
پاپا، باوا=پدربزرگ
نَنه=مادربزرگ
زمانی که بخواهد بستگی خود با خانواده را بگوید:
پدر
مادر
خواهر
برادر
پاپا
ننه، داگَپ ( گَپ به مَنای بزرگ )

به معنای مامان، مادر
واژه از زبان هندی - فارسی - اروپای که همخانواده واژه مادر یا مامان می باشد. این واژه هیچ ربطی به واژه عربی ام ندارد.
مادر به معنی پستان مادر و مکیدن است، مه مه بمعنی خوراک در زبان کودکان که نشعت گرفته از واژه مادر است، بعبارت دیگر مادر به معنی حیوان پستاندار می باشد.
مشاور ، آنکه در محله از او نظر بخواهند ، تیز خاطر ، روشن رای، زن ساخته روزگاربا مال که از مال چیزی کسی را ندهد ،
بمعنی خواهر کارمند و پرستار می باشد، که در بیمارستان مراقب بیماران است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس