مالیات: پولی که دولت برای پوشش هزینه های خود از اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت می کند؛ به عبارت دیگر آن بخش از دارایی است که به دولت داده می شود تا او بتواند با تامین امنیت از بقیه دارایی فرد نگهداری کند و خدمات اجتماعی مورد نیاز فرد را فراهم نماید. ( https://www. cnrtl. fr/definition/imp�t )
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی زیبای مانوی است:
هَراگ harAg.
مالیات: سرانه، باج، درآمدانه
مالیات یک مالی اجباری یا نوعی خراج است. که توسط یک سازمان دولتی به منظور تأمین هزینه های مختلف عمومی یا هزینه های دولت، به مالیات دهنده ( یک شخص حقیقی یا شخص حقوقی ) تحمیل می شود. عدم موفقیت در پرداخت، فرار یا مقاومت در برابر پرداخت مالیات، می تواند طبق قانون مجازات در پی داشته باشد. 💵.
❌ مالیات
✅ باژانه
باژ
بجای واژه ی نازیبا با آرشِ نارسای �مالیات� که بروشنی ساخته و پرداخته ی دستگاه دیوانسالاری در دوره ای است که زبان پارسی از توش و توان افتاده بود، کاربرد واژه ی کهن، زیبا و پر آرشِ �باژ� را پیشنهاد می کنم که از آرش و مانشی درست نیز برخوردار است.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از پی نوشت یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2016/07/blog - post_73. html
عوارض
گژیتک . سرانه. . پرداخت . .
مالیاتیدن.
اخراجات
جمع مال
مال:پول - ثروت
در گویش تاتی مالیات به آغول نیز گفته میشود.
باژیم، گزیتک ، باج ، عوارض
این واژه عربی است و پارسی آن گَژیت است که از پهلوی گَزیتَک ساخته شده است ( واژه ی عربی جزیه نیز از همین واژه ی پهلوی گزیتک ساخته شده است )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)