مالکیت

/mAlekiyyat/

    ownership
    possession
    property
    proprietorship

فارسی به انگلیسی

مالکیت اشتراک
community

مالکیت بخشی از چیزی
stock

مالکیت جمعی
collectivism

مالکیت را انتقال دادن
cede, transfer

مالکیت غایبانه
absenteeism

مالکیت قانونی
fee simple

مالکیت مشترک
communion

مالکیت مطلق
fee simple, freehold, vested interest

مالکیت مطلق دولت
eminent domain

مالکیت معنوی
intellectual property

مالکیت نوبتی
time sharing

مترادف ها

acquisition (اسم)
فراگیری، اکتساب، مالکیت، حصول، استفاده

ownership (اسم)
مالکیت، دارندگی

possession (اسم)
مالکیت، دارایی، تسلط، خون سردی، تصرف، ثروت، ید تسلط

proprietorship (اسم)
مالکیت، صاحب ملک یا مغازه بودن

پیشنهاد کاربران

داشتن
❌ مالکیت
✅ دارِش
آنچه از آن ماست
دارندگی. [ رَ دَ / دِ ] ( حامص ) بی نیازی. || تملک. || نگهداری و سرپرستی :
مگر او دهد یادمان بندگی
نماید بزرگی و دارندگی.
فردوسی.
پیوند نخست:ازدانگارهٔ ( اطلاعیهٔ ) زیر در تلگرام پارسی انجمن
پیوند دوم:ازدانگارهٔ زیر در اینستاگرام پارسی انجمن
مالکیت
منابع• https://www.instagram.com/p/CicJ0DWDTSv/?igshid=YmMyMTA2M2Y=• https://t.me/parsi_anjoman/4232
شش دانگ
این واژه هند و اروپایی است و با واژه های my , me همخانواده است و در گیلگی هم واژه " می " بکار برده می شود ، هفتاد درصد عربی ، ایرانی است ، ناگفته نماند که واژه مالکیت ، از سه بخش ساخته شده است :
ما ( که با واژه های گفته شده همخانواده است ) لک و ات که پسوند است .
...
[مشاهده متن کامل]

واژه لک و پسوند ات را در واژه مملکت هم می تواند دید که این واژه هم ایرانی است .

ملکیت. [ م ِ کی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) مأخوذ از تازی ، مالکیت. تصرف و تملک. ( از ناظم الاطباء ) : از ملک بیرون است و تصدق است بر مسکینان در راه خدا و حرام است بر من آنکه برگردد همه آن یا بعضی از آن
...
[مشاهده متن کامل]
به ملکیت من. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318 ) . باید که طریق تصرفات صاحب در هرچه موسوم بود به سمت ملکیت او الا ما حرم اﷲ مفتوح و مسلوک دارد. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 240 ) . اهل حقیقت بواسطه آنکه جمله اشیاء را در تصرف و ملکیت مالک الملک بینند امکان حوالت مالکیت با غیرروا ندارند. ( مصباح الهدایه ایضاً ص 375 ) . || ( اصطلاح حقوق ) رابطه ای است حقوقی بین شخص و چیز مادی ( جاندار یا بی جان و منقول یا غیرمنقول ) یا توابعچیز مادی ( مانند منافع خانه یا اتومبیل ) که به موجب این رابطه علی الاصول حق همه گونه بهره برداری از آن چیز را دارد مگر اموری که قانون استثنا کرده باشد . ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ) . || حقیقت. ( ناظم الاطباء ) .

در فقه زمان ساسانیان واژه ای که برابر واژه ی مالکیت بکار می بردند "پادشاهی" یا "خویشبودی" بود.
معادل مالکیت عربی در زبان فارسی خداوندی ، دارایش، داشتاری، دارا وندی است برای نمونه : در برابر ضمایر ملکی: فرانام های دارایشی و داراوندی
داراوند گزینه بسیار زیبا و خوش فرم و مفهوم رسانی برا ضمایر ملکی هستند دارا وند. زیرا : دارا برابر مالک و جزء" وند" در عین اینک بیانگر نقش"پسوندی که ضمیر های متصل دارند مانند: ام ، ات ، اش، مان؛ تان، شان برابر خوبی برای "یت" عربی هست .
...
[مشاهده متن کامل]


دارندگی
خداوندی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس