مالک

/mAlek/

    landlady
    owner
    landlord
    proprietor
    possessor

فارسی به انگلیسی

مالک الرقاب
suzerain, overtord

مالک املاک فئودال
lord

مالک بزرگ
seignior

مالک بودن
keep, own, possess, to own

مالک چیزی بودن
possession

مالک دوباره چیزی کردن
revest

مالک رنچ
rancher

مالک زمین
landholder, landowner

مالک سند
holder

مالک شدن
acquire

مالک غایب از ملک
absentee

مالک مطلق
freeholder

مالک کلان کشتزار
planter

مترادف ها

have (اسم)
مالک

lord (اسم)
ارباب، سید، خداوند، مالک، خدیو، لرد، صاحب، شاهزاده

landowner (اسم)
ملاک، مالک، صاحب ملک

landlord (اسم)
ملاک، مالک، موجر، صاحبخانه

possessor (اسم)
دارا، مالک، متصرف

owner (اسم)
خواجه، مالک، دارنده

proprietor (اسم)
مالک، متصرف، صاحب حق طبق کتاب

landed proprietor (اسم)
مالک

proprietress (اسم)
مالک

پیشنهاد کاربران

مالک یک چیز، به دارنده آن چیز می گویند یا:

مالک=دارنده
proprietor
ذا، ذو، ذی
ذو
به کُردی جنوبی و مرکزی: خاوِنxāwen
دارنده. [ رَ دَ / دِ ] ( نف ) مالک. کسی که چیزی به او تعلق دارد :
که او داد برنیک و بد دستگاه
که دارنده آفتابست و ماه.
فردوسی.
دارای سپهر و اخترانش
دارنده نعش و دخترانش.
نظامی.
|| نگهبان. نگهدارنده :
...
[مشاهده متن کامل]

همیدون به بندش همی داشتند
بر او چند دارنده بگماشتند.
اسدی.
|| ( اِخ ) خدای تعالی :
سپهبد بدارنده سوگند خورد
کزین دژ برآرم بخورشید گرد.
فردوسی.
اگر خواهم از زیردستان خراج
ز دارنده بیزارم و تخت و تاج.
فردوسی.
جهانجوی و گردی و یزادن پرست
مداراد دارنده باز از تو دست.
فردوسی.

خداوند
نمونه:
. . . در آن دم که پاسی از شب گذشته، جز سرکارگر و خداوند ( مالک ) آن، کسی در آن نیست.
بجای واژه های ار ریشه عربی �مالک� و �صاحب� می توان از واژه ی پارسی �خداوند�، سود برد.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از نوشتار �آب پاکی روی دست آخوندِ جفنگ گو� و پی نوشت آن در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_888. html

بالآخره؛ یه روزی خسته میشی ومیفهمی که مالک هیچی نیستی ونبودی ونخواهی شوی!
"مالک یوم الدین"
🇮🇷 واژه ی برنهاده: دارنده 🇮🇷
پیوند نخست:ازدانگارهٔ ( اطلاعیهٔ ) زیر در اینستاگرام پارسی انجمن
پیوند دوم:ازدانگارهٔ زیر در تلگرام پارسی انجمن
مالک
منابع• https://www.instagram.com/p/CicJ0DWDTSv/?igshid=YmMyMTA2M2Y=• https://t.me/parsi_anjoman/4232
صاحب تصرف. [ ح ِ ت َ ص َرْ رُ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مالک و متصرف. || مرشدی که بتواند حالتی را از مرید بگیرد یا به او بدهد : و حالی که به متابعت و سلوک میبود، هر صاحب تصرفی آن را نمیتواند تصرف نمود. . . ( انیس الطالبین ص 219 ) .
موجر . . . .
صاحب. . . مالک. . . . اختیاردار. . . .
مالِک
اَفزون بر واژه ی داشتار و با درنگری به این که مال از بُنیاد واژه ای ایرانی یا ایری است واژه های زیر هم پیش نهاده می شود :
دارَنده : مالِک ( در ریختار فاعِل )
دارِشمَند : دارِش - مَند ( مانند : دانشمند ، روشمند. . . )
...
[مشاهده متن کامل]

دارِش = مال ، دارایی و - مَند = زاب دارندگی و داشتاری
مالدار یا مالتار : مال - دار/ تار
دار / تار : پسوند کُنندگی یا دارندگی است مانند :
پرستار ، کفتار ، پاسدار ، شهردار. . .

زمین دار
پیشنهاد بنده واژه زیبای خاوند و خدیو و همچنین داشتار میباشد ک از واژگان بسیار زیبا و البته فراموش شده پارسی سره میباشد و بویژه واژه خاوند
مالک :خداوند
خداوندمغازه: صاحب مغازه ( کلمه خداوندبه معنای صاحب درحال حاضردرزبان بلوچی رذایج است )
این واژه و همه واژه های همخانواده آن ریشه ایرانی دارند چون :
ریشه واژه مال به معنای گنجینه در لغتنامه سکایی - ختنی در لغت malysaka* به معنای خزانه دار سلطنتی royal treasurer ثبت شده است.

*پیرس:
Dictionary of Khotan Saka by Harold Walter Bailey
در پارسی " داشتار " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
ارباب
ذا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس