مازاد

/mAzAd/

    excess
    surplus

فارسی به انگلیسی

مازاد بر احتیاج
redundant

مترادف ها

excess (اسم)
فزونی، سرک، اضافه، زیادتی، مازاد، افراط، زیادی، بی اعتدالی

surplus (اسم)
اضافه، باقی مانده، زیادتی، مازاد، زیادی

overplus (اسم)
اضافه، مازاد

پیشنهاد کاربران

افزایشی
فزونه، افزونه، فزونی، بازمانده
مازاد = اضافی
اضافی ، غیر ضرور
سلام معنی مازاد به زبان ساده میشه اضافی یا باقی مونده یا مابقی
اما اکه بخوایم به زبان پارسی یا به عبارت دیگه ادبی بگیم میشه فزونی باز مونده یا ته مانده
مازا/mAzAd
مترادف مازاد: اضافی، باقی مانده، بقیه، زیادی، فزونی، مابقی، افزون
برابر پارسی: فزونی، بازمانده، ته مانده
مازاد، سوخت مازاد
مازاد : ( Surplus ) [اصطلاح امورمالی]در حسابداری دولتی و سازمانهای غیرتجاری مبلغ فزونی درآمد بر هزینه در صورتحساب درآمد و هزینه .
راجب ظرفیت مازاد هم بنویسید خود ظزفیت مازاد ینی چه

اضافه

بپرس