مادربزرگ

/mAdarbozorg/

    grandmother
    grandmother
    grandparent
    grandma
    grannie
    granny
    grandam

فارسی به انگلیسی

مادربزرگ مانند
grannie, granny

مترادف ها

beldam (اسم)
عفریته، عجوزه، پیرزن، زن اخمو و پرحرف، مادر بزرگ

beldame (اسم)
پیرزن، زن اخمو و پرحرف، مادر بزرگ

granny (اسم)
مادر بزرگ، ننه جان، پیر زن یا پیر مرد

grandmother (اسم)
مادر بزرگ، ننه بزرگ

grandma (اسم)
مادر بزرگ، ننه بزرگ، نهنه جا

grandam (اسم)
مادر بزرگ، جده، پیر زن

grannie (اسم)
مادر بزرگ، ننه جان، پیر زن یا پیر مرد

پیشنهاد کاربران

مادر بزرگ به لکی و لری اطراف آن ( داپیره ) است
بی بی کلان
grandma
بچه ای که نابینا _ناشنوا _ مشکلات فیزیکی جسمی بدنیا میاد بخاطر کاری که مادربزرگش انجام داده چون مربوط به خانه اول چارت تولد که مربوط به مادربزرگ و پدربزرگ
تو مازنی مادربزرگ میشه گَت مار یا باجی
نِنا هم میگیم
مادر بزرگ به سنگسری
مِس نه نه
مادر
واژه مادر از ریشه *m�Htā ماهتا ایران باستان با دیرینگی بیش از ۵ هزار سال است.
که در زبان اوستایی با دیرینگی ۳ هزار سال آن را mātar ماتر می گویند.
در زمان هخامنشیان آن را *m�h₂tēr میگویند و ریشه این واژه در سرتاسر اروپا است.
...
[مشاهده متن کامل]

ایرانیان ساکن اروپا آن را میترا میگفتند .
https://en. m. wiktionary. org/wiki/𐎶𐎠𐎫𐎠#Old_Persian
Sihler, Andrew L. � ( 1995 ) �New Comparative Grammar of Greek and Latin, Oxford, New York: Oxford University Press, �→ISBN
واژه mother و material و matter همه از ریشه ماتر اوستایی است.
در پارسی واژه ماده به چم جاندار زایشگر را mādag مادک یا مادگ یا ماتک می گفتند.
و به هر چیزی که از آن امیختکی بدست آید و یا آخشیج و بن پاره هر چیزی را ماده گویند. که با واژگان ماده و مادر هم خانواده و از ریشه ماتر می باشند.
به همین سان در انگلیسی نیز میبینیم که واژگانی از ریشه مادر ساخته شده اند.
https://www. etymonline. com/word/matter#etymonline_v_43759
وبگاه ریشه واژه matter از واژه mother و ماتر اوستایی.
https://www. etymonline. com/word/material?utm_source=related_entries
وبگاه ریشه واژه matrial از واژه mother و ماتر اوستایی
ریشه واژه مادر و ماده و مواد همگی از ریشه پرتو ایرانی و ایران باستان است.
فدای مادران ایران زمین
ارزوی سلامتی برای همه مادران
و شادی روح همه مادران رفته از این جهان 😔😔😔😔😔😔😔😔
@iranarya
ایران سرزمین نیک زادگان و مادران

مادر مادر ؛ مادر بزرگ. جده. زنی پیر و کهنسال :
بس قامت خوش که زیر چادر باشد
چون باز کنی مادر مادر باشد.
( سعدی ) .
grams
ننه، بی بی، جده

با بچه ای که هنوز زبان باز نکرده اینگونه حرف میزنند:
بَ بَ، بابا= پدر
مَ مَ، ماما=مادر
دَ دَ=خواهر
گَ گَ =برادر
پَ پَ=پدربزرگ
نَ نَ=مادر بزرگ
زمانی که بچه بزرگ می شود خانواده خود را اینگونه صدا میزند:
...
[مشاهده متن کامل]

بو ( بُُ ) ، بواَ، بَوَ=پدر
دا، دی، دایه، دالکه=مادر
دَده، دَدی=خواهر
گَ گه، گَ یه، گَ گو، گَ وو= برادر
پاپا، باوا=پدربزرگ
نَنه=مادربزرگ
زمانی که بخواهد بستگی خود با خانواده را بگوید:
پدر
مادر
خواهر
برادر
پاپا
ننه، داگَپ ( گَپ به مَنای بزرگ )

. Grand grand pa
مادر پدر بزرگ.
. Grand grand ma
مادر مادر بزرگ.
grandma
ننه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس